نه میتونم از پیشش برم چون تنها میمونه، نه میتونم حال و روز بچه هامو تحمل کنم ، افسرده شدن دیگه 😭من چیکارکنم ، میدونم سخته ، واسه یه مادر سخته ...ولی حداقل یه کم آروم نمیگیره ، خودمم دارم دیوونه میشم ، صبح با صدای گریه بیدار میشم ، با استرس و اضطراب ناهار آماده میکنم ، مامانم فقط به فکر فرو میره ، همش عکساشو میبینم گریه و ناله میکنه ، من چیکار کنم ، الان ۴۶ روز پیش مامانمم ،شوهرمم اینجاست ، هرچقدر بهش میگیم یه کم آروم بگیر اصلا آروم نمیشه ، میگم یکی دو روز بیا خونه ی ما قبول نمیکنه ، خیلی شرایط بدی دارم ، دخترم کلاس اوله ، افسرده شده ، چندباری تو کلاس گریه میکرده