خواهرشوهرام وقتی جاریم میاد منو تحویل نمیگیرن

خانواده ی شوهرجون به جونشون کنی بازم کرم دارندبی خیالش شودختر...اصلاارزششونداره درموردش فکرکنی...تاهمین حددرک وشعوردارند اهمیت نده ...تنهایتوباکتاب پرکن ...چندتادوست خوب پیداکن ..

اول اینکه به این پذیرش برس دوست داشتن زوری نمیشه

به هر دلیلی ازون ببشتر خوششون میاد و باهاش مچ هستن

به معنی نیست ک تو ایراد داری..

دوم اینکه بلاخره توی مهمونی یکی پیدا میشه باهاش حرف بزنیم یا برقصیم..

من رفته بودم عروسی فامیل شوهرم، من غریبه هستم، جاریم فامیل، جاریم اینقدر عنق نشسته بود کسی تعارفش نکرد، با منم حرف نمیزد حتی…ولی من باهمه خوش و بش کردم و سر حرفو باز میکردم..

خواهر داماد و عروس عمو و دایی شوهرم اومدن منو بلند کردن بیا باهم برقصیم،تا احر عروسی دیگه من کلی ادم دورم بود..خودت یکیو پیدا کن شروع کن باهاش بگو و بخند..

اعتماد به نفس داشته باش، با بچه هات کلی اینور اونور برو

مهمونی بده، مهمونی برو..وقتت رو یکجوری بچین ک

بهت بگن یک‌وقتم به ما بده..😅

یه چیزی بگم خواهرانه عزیزم...خودت رودوست داشته باش

دقیقا ی تاپیک هست از دور روز پیش، کاش بری بخونی..من اونجا گفتم من خونه مادرشوهرم و خواهر خودم میرم

برای عادی هم شومیز دامن، چیز شیک میپوشم..من توی همه مجالس صد خودمو میزارم..دورترین عروسی هم لباس خوب میپوشم و براشینک میکنم و مژه میزارم..حتی ختم هم میرم

مرتب و شیک میرم..بله برون عروس عموی شوهرم دعوت بودم، اینا همه مانتو شلوار عادی پوشیده بودن، من ی کت دامن دارم ک  تور و سنگدوزی شده هست، با پاشنه بلند و موهامم رفتم بافتم حالت تل..شاید باور کنی کادو و حلقه رو منو صدا کردن برای باز کردنش، چون فقط تیپ من خوب بود..دیگه همه مراسمات منو دعوت میکنن با اینکه من عروس کوچیکه هستم.

از یکجا شروع کنی دیگه برات عادی میشه و راحت..

از سلام علیک شروع کن و بعد مثلا مشتاق دیدار بودم..و راحب بچه و مدرسه(حالا هر سنی هست،) جزف خودش پیدا میشه..

یه کم رو خودت کار کن اینکه میگی هیکلم بد فرم شده و لباس ساده میپوشم و مجلس گرم کنشون هستم اصلا پیش خانواده شوهر مناسب نیست

من دقیقا بر عکس شما هستم وقتی با خانواده شوهرم دور همی داریم خیلی به من توجه میکنن و نظر میپرسن طوریکه همین کار باعث حسادت و ناراحتی جارییام شده بود 

نه اینکه اصلا کار نکنم، زیاد کار نمیکنم،  با خانواده شوهرم اصلا شوخی نمیکنم، با وجود اینکه همه میگن خیلی مهربونی ولی محبتم رو به وقتش و به جا نشون میدم، همیشه هم هر کجا که میرم، باوجود اینکه چادری هستم ولی شیک میپوشم . این رو هم بهت بگم زندگیم برای همه حتی خواهرای خودم مثل هندونه سر بسته هست. به وقتش هم هر کمکی از دستم بر بیاد برای بقیه کوتاهی نمیکنم نه اینکه خودم رو اذیت کنم ( گفتم به وقتش) 

عزیزم تو براشون مثل خواهر کوچیکتری ولی اون مثل دوست همسنشونه

قطعا آدم با دوستش احساس راحتی بیشتری داره و بیشترم جدیش میگیره تا خواهر کوچیکش