خواهرشوهرام وقتی جاریم میاد منو تحویل نمیگیرن

بنظر من زیاد بروت نیار این چیزا رو‌بخوای خود شیرینی کنی اتو‌ میدی دستشون یخوای. دوری کنی باز اتو‌دادی یه رفتار نرمال نه خیلی خوب نه بد داشته باش اونام‌بالاخره خسته میشن

منم اینطور بودن...با اینکه جاریم غریبه س و من دختر عموشون.... 

خودمو دور کردم ازشون... دیگه اصللللاااا سمتشون نرفتم الان واسشون شده آرزو من تو جمعشون باشم

منم همیشه این حس رو داشتم‌الاندتقریباذبا کسی رقت و‌امد ندارم با غریبه ها و‌همکارای شوهرم اونم‌چند ماه یبار‌میبنمشون پسرمو‌گذاشتم‌مهد بخاطر تنهایی مون من خودم هیچکسو‌ندارم که دوستم داشته باشه نه خواهر نه برادر نه پدر  خانواده شوهرمم از همین تنهایی من سو استفاده کردن کنم عقب کشیدم از همه

عزیزم  تو هر چقدر هم خوبی کنی. باز هم اون براشون  جذاب تره   پس بهتره اعتماد به نفس داشته باشی.  و خیلی باهاشون قاطی نشی اگه تحویلت نمیگیرن. تو هم توی جمع اونها رو نادیده بگیر و‌با جاری ت گرم بگیر.  

 با خودم دقیقا همین طور رفتار میشه همیشه اون رو برتر از بقیه  عروسهاشون می‌دونن.   درحالیکه بقیه رفتارشون و‌کمک‌هاشون خیلی بیشتره 

بنظرم دوری همیشه جوابه

شنیدی میگن بعضیا مهره مار دارن جاری منم همینجوری

نگاه کلا مادرشوهرم عروساش یکی از یکی بهتر ولی خب یکیمون انگاری مهره ی مار داره حالا شایدم چون انتخاب خودشون بوده به اون خیلیی توجه دارن هر جا میرن تعریفش میدم درحدی که بقیه فکر می کنن ما بدیم

منم دلیلشو نمیدونم

ولی من سعی کردم دیگه تو جمعشون باهاشون خیلی شوخی نکنم خبلی سنگین برم بیام،زیاد نرم خونشون و اگرم رفتم مثل هم عروسم رفتار کنم و...الان یکمی بهتر رفتار می کنن ولی خب خوب خوب نشدن 

تو هم ببین جاریت چجوری رفتار می کنه

و اینکه اگر رفتی جایی سعی کن خودت از خودت و خانوادت تعریف کنی

درسته ادم ناراحت میشه ولی سعی کن خونسرد باشی و‌غصه نخوری این رفتار خانواده ی شوهرم دلیل بر این نیست جاریت بهتره فقط اون سیاست داره و می دونهچ چجوری رفتار کنه که خوبیاش و ببینن

دوم اینکه این دلیلی نباشه از جاریت بدت بیاد

غریبه پرستن مثل مادرشوهره من

کلا هر‌جایی که جات نیست و‌میبینی نمیشه ووکسی نمیخوادت نباید خودتو‌کوچیک‌کنی اصلا هم ربطی به این نداره که تو‌خیلی ادم‌خوبی باشی وقتی طرفدار داشته باشی حتی بد هم باشی میخوانت هزاریم خوبی کنی طرفدار نداشتع باشی خواسته نمیشی همشم‌به شانس ووجایگاه‌ زمانی که داره بستگی داره من پسرم‌کوچیک‌بود‌خیلی داغون شده بودم هسچکس محلم‌نمیداد الان دماغمو‌عمل‌کردم‌خودم‌کار‌میکنم خرج‌میکنم پسرمم‌گذاشتم‌مهد همه چیز عوض شده ولی رابطه ها دیگه درست نمیشه چون منم‌با رفتاراشون تغییر دادن الیتع بدم‌نشذ باعث پیشرفتم شد تنهایی