حرصم مییگیره چون تو یه ساختمونیم خبر دارن خونه نیستیم اول زنگ میزنه بدونه کجاییم حالام ک برگشتیم زنگ زده میگه برگشتی؟اونم گفت اره
بدم میادد میدونن کجاییم کی میریم و کی میایم
مادرشوهرم الکی شوهرمو بچه بار اورده خب چ اشکال داره با زنش خونه پدرزنشه چرا باید نگران باااشه اخه
درکش نمیکنم من الان برادرم بیرونه مادرم و پدرم اصلاا نگران نیستن چون بلاخره برمیگرده خونه
حالا شوهرم زنم داره هرجا باشه با زنشه دیرم بیاد چرا باید کنترل کنن اخه
مادرشوهر منم اینجوریه خیلی رو مخه
الآن میریزن قورتت میدن😁
کافیه عروس از خانواده شوهر شاکی باشه.اینجا ترورش میکنن
بنظرم حق داری
عادت کرده بهش
همدردیم انگار منی 😄
حساسیت نشون نده من مادرشوهرم یبارقرمزکرده بود بمامیگف شمانمیفهمیدداریدمیریدبیرون یه خبربه من بدید
اخ اسی میفهمم چی میگی، منم دوسال نزدیک خانواده شوهر بودم بخدا از همه چی میخواستن سر در بیارن دوسال منو اندازه بیستسال پیر کردن
ماهم وقتی میریم شهرستان همسرم برای خواب نمیمونه خونه ی پدرم مثلا برای وعده ی شام یا ناهار میاد،مادرشوهرم زنگ بزنه مشکلی ندارم ولی وقتی پدرش زنگ میزنه میگه کجایی زودتر بیا بریم فلان جا منم حرصم میگیره و بهش میگم که ناراحت میشم همسرمم میگه تو که خودت بهتر میدونی بذار با اعصاب آروم از پیش توبرم حتی یه بار داشتیم میرفتیم جایی ما با ماشین خودمون پدرشوهرمم با برادر شوهرم بود واسه یه سبقت گرفتن ما نمیدونی چیکار کرد بعد همونجا قرص فشار خورد گفت بخاطر سرعت روندن شما بوده وگرنه من حالم خوب بود
مقصر شمایید که میگید
کجایید ؟ بیرون
کی میایید ؟ میاییم
جواب سرد و سربالا
