من حرفی با کسی که عقایدش رو تحمیل میکنه به دیگران ندارم شنا به کتاب های آسمانی ممکنه معتقد باشید یکی دیگه نباشه
اینایی ام که گفتین خواب صادقه نمیشه هیچ جوری ثابت کرد که دلیل اتفاق افتادنش تصادف نبوده
23 آره چهار تا عمل شش ساعته داشت دوتا دستش . پاش . کتفش آره راه می‌ره من وقتی شوهرم تو ایسیو بود همش گریه میکردم میگفتم خدایا شوهرم زود ب هوش بیاد پاش سیا نکنه که قطعش کنن زود عمل بشه هی گریه میکردم یه شب خواب دیدم شوهرم کنارم خوابیده یهو پتو رو زد کنار هی شوخی هی خنده گفتم وای محمد تو مگ مریض نبودی وای پات ک سالمه مگه پات نشکسته بود تو.
ولی پاش صحیح و سالم بود بعد اینکه اوردیمش خونه زیاد نشد قشنگ راه رفت ولی ما ب کسی نمیگیم ک چشمش نکنن
اتفاقا منم همین رو میگم خدا کنه بفهمه ک چقد پاش موندم سختی کشیدم بخدا هرکی بود تو این شرایط ولش میکرد من همه چیو داشتم ماشین ب نامم بود نصف خونه ب نامم بود همه اینارو ب نامم زدم ک شوهرم سر عقل بیاد زندگی کنه زندگیم درست بشه وگرنه برام مال دنیا هیچی نیس .. الان حتی مادرش همش میگه هرکی بود ولش میکرد ولی تو پاش موندی
[QUOTE=364087313]ببرش جاهای مذهبی اگه میاد اونجا انرژی مثبتش بالاس باید قرآن گوش بده باید انرژی های معنوی دریافت کنه ...[/QUOTایشون سه شغلست کارمند راه آهن پخش قطعات خوردو ونوازندگی اینقده خودشو مشغول کرده که کمتر بخوابه یعنی خودم این حدس ومی زنم واسه اداره شیفت شب برداشته ۸تا۸ ازاونجا یه سره می ره پخش روزایی ام که کارنوازندگی داره نوازندگی می کنه درکل شاید توشبانه روز یکی دوساعت توماشین توجاده بخوابن اول نمی دونستم چرااین کارومی کنه تااین که یه سری توجاده گفتم خسته ای بزن کنار یه دقیقه بخواب همون لحظه که چشماشو بست دیدم با ناله داره بامامانش صحبت می کنه تاموقع بیدارشدنش بامامانش صحبت کرد حدس زدم توخواب اینجوری اذیت می شه به خاطره اون سه سه خودشو سرگرم می کنه تاکم تربخوابه
منم چون تجربه ی مشابه داشتم به استارتر گفتم ببخشه
منم یجایی بدجووور دلم شکست خیییلی بدجور
از ته دلم گفتم خدایا واگزارش میکنم به خودت خودت جوابشو بده
بعد از یمدت یه مریضی خیلی بدی گرفت
رفته بودن پیش یه سید گفته بود آه پشت سرشه...
من اونروز دلم سوخت و حلالش کردم
گفتم خدایا اگررر اگر بخاطر نفرین من بوده من نفرینمو پس میگیرم و ازش میگذرم
از اون روز به طرز معجزه اسایی حالش بهتر شد
