تروخدا بگین من چیکار کنم باهاش خانما من نمیخوام ناراحتش کنم ولی خیلی وقته داره با منو شوهرم زندگی میکنه دوتا بچه دارم اونام خیلی وابسته ب خالشونن با پدرم مشکل داره نمیره خونه خودشون میگه میخواد ب زور شوهرم بده سی و پنج سالشه دیگه سنی ازش گذشته ولی الان سه ساله باماست خیلی ناراحتم از این بی درکی اون و پدرو مادرم مگه میشه مگه میشههههه از یه طرف میترسم چیزی بگم تمام این سالاهام به باد بدم از طرف دیگ فکر میکنم شاید تا اخر عمر نخواد ازدواج کنه تکلیف من چیه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سه سال زمان زیادیه.باز اگر خواهرتون نوجوون بود یچیزی.من درک میکنم.دلسوزی هم حدی داره زندگی شما و بچه ها و همسرتون در الویته. بنظرمن رک باهاش صبحت کن
رابطه من با ایران رابطه آدمی است که از مادرش دلخور است.نمیتواند از مادرش دل بکند چون شدیداً دوستش دارد اما خسته و دلخور است💔 یکسال خواننده خاموش بودم یکبارم تعلیق شدم کاربر جدید نیستم