2777
2789
عنوان

چیکار کنممممم اخه این خواهره یا بلای جون

| مشاهده متن کامل بحث + 1078 بازدید | 74 پست
بنظرم بفکر زندگی خودتون باشین با پدر و مادر صحبت کن مستقیم به خودش بگو زندگیم داره بهم میریزه از خوب ...

شوهرم تاحالا یکبارم چیزی نگفته ولی مطمئنم یروزی میگه.وقتی خانواده اون میان از یکروز قبل باید خبر داشته باشم نمیشه ک خواهرم باما زندگی کنه

خیلی جملت خوب بود❤️

احتمالا خواهر بزرگتر هستید و حس دلسوزی و حمایت و مهربانی زیادی نسبت به خواهرتون دارید. 

ولی باور کنید هیچ وظیفه ای نسبت بهش ندارید. 

حتما کار سختیه ولی با گذشت زمان و رسیدن به آرامش از کاری که کردید خیلی راضی خواهید بود. 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نمیتونی با همسرت هماهنگ کنی یه هفته برید مسافرت مجبور بشه بره خونشون اومدی دیگه بهش رو نده

پیش اومده تاحالا نبودم بعد از اینکه برمیگردم بازم همون اشو کاسس میشه درخواستمو قبول کنین بیشتر قضیه رو باز کنم کمکم کنین بخدا دارم دغ میکنم مشکل زندگی خودم کم نیس ولی این موضوعم شده غوز بالاغوز

عزیزم مورچه یروز ناراحت نشه یه هفته یه ماه یسال ،نه سه سال! دیده هیچی نمیگی سوارت شده ، من بودم خشتک ...

😂😂متاسفانه همیشه هم اون محبوب و خوبو انسان بوده ن من

😂😂متاسفانه همیشه هم اون محبوب و خوبو انسان بوده ن من

پس رسما داره در حقت نامردی میشه ، چرا زندگی خودتو وقف خاهرت کردی؟ یسوال دیگه ، ایا تو ی موقعیت دیگه خواهرتم حاضره تااین حد از خودش بخاطر تو بگذره؟

پس رسما داره در حقت نامردی میشه ، چرا زندگی خودتو وقف خاهرت کردی؟ یسوال دیگه ، ایا تو ی موقعیت دیگه ...

بخدا یسری وسط گریه هام گفتم چرا فکر میکنی من از تو بدم میاد فقط مبگم جلو وشهرم خوردم نکن منت رو سرم نباشه یکم بفکر زندگیم باش بخدا خود تو شوهر کنی ی هفته بشینم بعد از اون میگی دیگ نمیخوای بری خونه خودت 

بخدا یسری وسط گریه هام گفتم چرا فکر میکنی من از تو بدم میاد فقط مبگم جلو وشهرم خوردم نکن منت رو سرم ...

گریه و ناله رو ول کن ، خیلی قاطع و حق بجانب حرفتو بزن ، حق صددرصد با توئه ،امشب بعد شام در حضور شوهرت بهش بگو ،،، بگو خواهر عزیزم دیگه وقتش شده بری خونه بابا ،اگه نمیخای بری هم میتونی برا خودت خونه جدا اجاره کنی بودنت اینجا بیشتر ازاین درست نیس ب منو زندگیم داری صدمه میزنی هیچ کجای دنیا کسی ندیده ادم بره خونه خواهرکوچیکتر و دامادشون زندگی کنه ، تااینجام من چشمم رو خیلی چیزا و حرفا بستم ولی دیگه نمیتونم ، بعدم بگو خودت وسائلتو جمع میکنی یا کمکت کنم؟

بخدا تاحالا خیلی بحثش پیش اومده خودشم قبول داره کارش بده ولی بازم تکرار میکنه

ببین خواهر من دختر مجرد تو خونه خودت خواهرت باشه درست نیس من خودمو مثال میزنم شوهر خواهرم پسر عمه ام بعضی اوقات مامانم می‌رفت جایی مجبوری میموند خواهرم می‌گفت بیا اینجا پیش بچه ها به خودم اجازه ندادم برم مگر اینکه با مامانم برم برگردم

بحث عرضه داشتنو نداشتن نیس من نمیخوام یه مورچه هم از دستم ناراحت شه ولی خودم خیلی غرق عذابم

پس عذاب بکش و تحمل کن یا یه بار این دندون لقو بکن اگه خودش میخاس عقلش برسه و بفهمه تو این سه سال رفته بود شوهرت چه خوبه ک تحمل میکنه😑

بنظرم اصلا درست نیس اینهمه باهاتون زندگی کنه 

از همه لحاظ لطمه میزنه

دست بچه ها و شوهرتو بگیرین برین مسافرت یکاری کنین خونه خالی بشه اونم راهی کنین خونه پدرت

علاقه‌مند به اظهار نظر در تمام تاپیک های مربوط و نامربوط!   

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز