ب من میگ ک دختر عمه با شوهرش رفتن مسافرت
فک میکنه من حسودیم میشه
آخه بشه مادر من تو چرا ب روم میاری حالا کسی جرات نداره ب اون خواهرم بگه بالا چشش ابرو ی اخم و تخمی میکنه
اما برا من مسخره میکنه و تیکه میندازه اشکال نداره
دنیای منم همینجوری نمیمونه خدابزرگه ی جایی ی زمانی دستمو میگیره