من یه جایی کار میکردم به عنوان شغل دوم
با مدیر مجموعه یکم بحثم شد چون من خیلی خیلی بهش احترام گذاشتم ولی اون هی تیکه انداخت و یه حرفی بهم زده ک هر وقت بهش فک میکنم دلم میخواد خرخره شو بجوام ، من براش نذری هم بردم ولی همون موقع یه تیکه ی خیلی بدی ب خودم و خانوادم انداخت بخاطر یه سری اعتقاداتی ک دارم ، منم به گوش صاحبکار اصلی رسوندم از طریق یه رابط ، اونم با مدیره صحبت کرده گفته چرا بهش تیکه میندازی وقتی اخلاقش خوبه کارش خوبه ، بهم گفته دوباره برگرد مدیره هم معذرتخواهی کرد ولی من دیگه دل چرکم برم اونجا میگم ممکنه لج و لج بازی راه بیوفته
مدیره ناراحت شده بود ک من ب صاحبکار اصلی رسوندم این حرفو ، اما اگرم نمیگفتم فک میکرد خرم حالیم نیست هر چی بگه هیچی نمیگم و سکوت میکنم
از طرفی شرایطش خیلی خوبه ولی اگه برم قراره هر روز با این چشم تو چشم شم عصبی شم