من چند روزی بود حالت تهوع شدید داشتم و پریودم ۱ ماه عقب افتاده بود
از بوی غذا بشدتتت حالم بهم میخورد و قشنگگگ علائم حاملگیو داشتم
طوری که منی که با هیچکس نبودم حتی به پسرا نگاه هم نمیکردم به خودم شک کرده بودم😑😂
رفتیم دکتر ضد و تهوع و سرم دادن و نتونستن تشخیص بدن که معدم مشکل پیدا کرده و ریفلاکس دارم خلاصه سرم زدم ولی حالت تهوعم تموم نشد بدتر هم شد
ازون شب کارم شد گریه که خدا من حتما حاملم
رفتم نصف شبببب تو نت زدم نوشته بود ۲ درصد زنان بدون ر ا ب ط ه حامله شدن اونجا حس کردم cpu سوزوندم و قلبم از کار وایساد
فک کنیددد نصف شب زیر پتو گريه میکردم همه هم خواب بودن هی به دلم مشت میزدم میگفتم تو از کجا پیدات شد از خدا بی خبر 🙂😂
بچه ها از ترسم رفتم شال اوردم بستم دور دلم که باد نکنه
فرداش رفتم تو مدرسه اونجا باز حالم بهم خورد و دوباره کلییی گریه
از پله ها که پایین میومدم تو دلم میپیچید و میچرخید حس میکردم ضربان بچس و بدتر گریه میکردم🙂
اخه تف تو سواد نداشتم....خیر سرم رشتمم تجربی بود
یکی نبود بگه گوساله دریایی اخه برفرض حامله باشی مگه ماه اول ضربان داره؟! مگه اصلا برداری بدون...ممکنه؟!
خلاصه شب تو خونه باز حالت تهوع داشتم بردنم دکتر باز داروهای بی خود دادن
چندوقت گذشت دیدم واقعا دارم سکته میکنم به مامانم گفتم مدرسمون موش ازمایشگاهی اوردن برای ازمایش نمونه ادرار باید ازشون بگیریم گفتن بیبی چک بیارید
خلاصه مامانم رفت بیبی چک برام خرید
منم یواشکی اونشب گذاشتم و دیدم منفی شد
ولی بعد فهمیدم ممکنه تاریخ مصرفش گذشته باشه
به مامانم گفتم کاش ازمایش خون بدم ببینم مریضی نباشه اینجوری همش حالم بده
ازمایشمم منفی شد
اینو با یه کاربری دیگمم تعریف کرده بودم قبلا
الان ۲ سال میگذره و ۱۸ سالمه
ولی به اونموقع فک میکنم دوس دارم خودمو مغزمو اتیش بزنم 🙂😂