با رفیقی که زیرآبتو زده باید چیکار کرد

رشتم کامپیوتره درس عملی رو تجدید شدم باید میرفتم امتحانشو میدادم که دیپلم رو بگیرم.

قضیه اینه که من دوتا رفیق دارم یکیشون خیلی زرنگه و درسش خوبه چون عمل کرده بود نتونست امتحان بده اونم تجدید شده بود اومد با ما امتحان بده یکیشونم درسش خرابه امروز سه تامون رفتیم امتحان بدیم زرنگه وسط نشست من از روش انجام دادم امتحان نمره کامل گرفتم بیست شدم ولی اون که درسش خرابه نتونست نگاه کنه نمره کم گرفت اخماشو توهم گذاشته بود چشم غره می‌رفت بهم منم هیچی نگفتم منو دوستم که زرنگه پاشدیم رفتیم دیدم معلمه صدام زد گفت بیا کارت دارم بیا از اول امتحان بده منم ریلکس نشستم پشت سیستم ولی یکی دوتا از کارایی که گفت رو نتونستم انجام بدم گفت باشه پاشو برو. منم فهمیدم کار رفیقم بوده پاشدم رفتم بهش گفتم چرا انقدر حسودی و آنقدر بد دلی که میری زیر آب منو میزنی شروع کرد به داد و بیداد که به من چه من نگفتم منم گفتم تو گفتی عقده ای غلط میکنی زیر آب منو میزنی اونم گفت خودت غلط میکنی....

یکی از بچه ها اومد پیشم گفت آره اون گفته اومده گفته خانم حق بعضیا نیست که نمره کامل بهشون دادی که از رو بقیه تقلب میکنن و گفت اسم تورو گفته .

منم رفتم پیش دبیر بهش گفتم چرا حرف اونو باور میکنید و چندتا حرف باهاش زدم دبیرم می‌گفت نه بخدا اون نگفته. ولی صدرصد معلومه دبیر ازم نمره کم می‌کنه و دیگه نمره کامل بهم نمیده ولی گناه من چی بود مگه تقصیر من بود که اون نتونست تقلب کنه؟؟

فقط از این زورم داره که ما باهم دوست بودیم من هیچوقت حسودی نکردم یا نخواستم کسیو بکشم پایین حتی همیشه کمکش کردم تو درسا اگه کنفرانسی چیزی دادم اسم اونم اوردم که بهش نمره بدن. ولی‌ اون چرا اینکارو کرد؟

ازدواج هم کرده ولی با پسرا درارتباطه درد و دل می‌کنه باهاشون.شوهرش نظامیه خبر ندارع . کلا آدم عقده ایه

اومدم خونه از همه جا بلاکش کردم 

حالا دودل شدم میگم کاش سکوت میکردم و منم بعدا یه جایی طلافی میکردم سرش بنظرتون کار درستی کردم که رفتم بهش گفتم؟

رشتم کامپیوتره درس عملی رو تجدید شدم باید میرفتم امتحانشو میدادم که دیپلم رو بگیرم.

قضیه اینه که من دوتا رفیق دارم یکیشون خیلی زرنگه و درسش خوبه چون عمل کرده بود نتونست امتحان بده اونم تجدید شده بود اومد با ما امتحان بده یکیشونم درسش خرابه امروز سه تامون رفتیم امتحان بدیم زرنگه وسط نشست من از روش انجام دادم امتحان نمره کامل گرفتم بیست شدم ولی اون که درسش خرابه نتونست نگاه کنه نمره کم گرفت اخماشو توهم گذاشته بود چشم غره می‌رفت بهم منم هیچی نگفتم منو دوستم که زرنگه پاشدیم رفتیم دیدم معلمه صدام زد گفت بیا کارت دارم بیا از اول امتحان بده منم ریلکس نشستم پشت سیستم ولی یکی دوتا از کارایی که گفت رو نتونستم انجام بدم گفت باشه پاشو برو. منم فهمیدم کار رفیقم بوده پاشدم رفتم بهش گفتم چرا انقدر حسودی و آنقدر بد دلی که میری زیر آب منو میزنی شروع کرد به داد و بیداد که به من چه من نگفتم منم گفتم تو گفتی عقده ای غلط میکنی زیر آب منو میزنی اونم گفت خودت غلط میکنی....

یکی از بچه ها اومد پیشم گفت آره اون گفته اومده گفته خانم حق بعضیا نیست که نمره کامل بهشون دادی که از رو بقیه تقلب میکنن و گفت اسم تورو گفته .

منم رفتم پیش دبیر بهش گفتم چرا حرف اونو باور میکنید و چندتا حرف باهاش زدم دبیرم می‌گفت نه بخدا اون نگفته. ولی صدرصد معلومه دبیر ازم نمره کم می‌کنه و دیگه نمره کامل بهم نمیده ولی گناه من چی بود مگه تقصیر من بود که اون نتونست تقلب کنه؟؟

فقط از این زورم داره که ما باهم دوست بودیم من هیچوقت حسودی نکردم یا نخواستم کسیو بکشم پایین حتی همیشه کمکش کردم تو درسا اگه کنفرانسی چیزی دادم اسم اونم اوردم که بهش نمره بدن. ولی‌ اون چرا اینکارو کرد؟

ازدواج هم کرده ولی با پسرا درارتباطه درد و دل می‌کنه باهاشون.شوهرش نظامیه خبر ندارع . کلا آدم عقده ایه

اومدم خونه از همه جا بلاکش کردم 

حالا دودل شدم میگم کاش سکوت میکردم و منم بعدا یه جایی طلافی میکردم سرش بنظرتون کار درستی کردم که رفتم بهش گفتم؟

رشتم کامپیوتره درس عملی رو تجدید شدم باید میرفتم امتحانشو میدادم که دیپلم رو بگیرم.

قضیه اینه که من دوتا رفیق دارم یکیشون خیلی زرنگه و درسش خوبه چون عمل کرده بود نتونست امتحان بده اونم تجدید شده بود اومد با ما امتحان بده یکیشونم درسش خرابه امروز سه تامون رفتیم امتحان بدیم زرنگه وسط نشست من از روش انجام دادم امتحان نمره کامل گرفتم بیست شدم ولی اون که درسش خرابه نتونست نگاه کنه نمره کم گرفت اخماشو توهم گذاشته بود چشم غره می‌رفت بهم منم هیچی نگفتم منو دوستم که زرنگه پاشدیم رفتیم دیدم معلمه صدام زد گفت بیا کارت دارم بیا از اول امتحان بده منم ریلکس نشستم پشت سیستم ولی یکی دوتا از کارایی که گفت رو نتونستم انجام بدم گفت باشه پاشو برو. منم فهمیدم کار رفیقم بوده پاشدم رفتم بهش گفتم چرا انقدر حسودی و آنقدر بد دلی که میری زیر آب منو میزنی شروع کرد به داد و بیداد که به من چه من نگفتم منم گفتم تو گفتی عقده ای غلط میکنی زیر آب منو میزنی اونم گفت خودت غلط میکنی....

یکی از بچه ها اومد پیشم گفت آره اون گفته اومده گفته خانم حق بعضیا نیست که نمره کامل بهشون دادی که از رو بقیه تقلب میکنن و گفت اسم تورو گفته .

منم رفتم پیش دبیر بهش گفتم چرا حرف اونو باور میکنید و چندتا حرف باهاش زدم دبیرم می‌گفت نه بخدا اون نگفته. ولی صدرصد معلومه دبیر ازم نمره کم می‌کنه و دیگه نمره کامل بهم نمیده ولی گناه من چی بود مگه تقصیر من بود که اون نتونست تقلب کنه؟؟

فقط از این زورم داره که ما باهم دوست بودیم من هیچوقت حسودی نکردم یا نخواستم کسیو بکشم پایین حتی همیشه کمکش کردم تو درسا اگه کنفرانسی چیزی دادم اسم اونم اوردم که بهش نمره بدن. ولی‌ اون چرا اینکارو کرد؟

ازدواج هم کرده ولی با پسرا درارتباطه درد و دل می‌کنه باهاشون.شوهرش نظامیه خبر ندارع . کلا آدم عقده ایه

اومدم خونه از همه جا بلاکش کردم 

حالا دودل شدم میگم کاش سکوت میکردم و منم بعدا یه جایی طلافی میکردم سرش بنظرتون کار درستی کردم که رفتم بهش گفتم؟

رشتم کامپیوتره درس عملی رو تجدید شدم باید میرفتم امتحانشو میدادم که دیپلم رو بگیرم.

قضیه اینه که من دوتا رفیق دارم یکیشون خیلی زرنگه و درسش خوبه چون عمل کرده بود نتونست امتحان بده اونم تجدید شده بود اومد با ما امتحان بده یکیشونم درسش خرابه امروز سه تامون رفتیم امتحان بدیم زرنگه وسط نشست من از روش انجام دادم امتحان نمره کامل گرفتم بیست شدم ولی اون که درسش خرابه نتونست نگاه کنه نمره کم گرفت اخماشو توهم گذاشته بود چشم غره می‌رفت بهم منم هیچی نگفتم منو دوستم که زرنگه پاشدیم رفتیم دیدم معلمه صدام زد گفت بیا کارت دارم بیا از اول امتحان بده منم ریلکس نشستم پشت سیستم ولی یکی دوتا از کارایی که گفت رو نتونستم انجام بدم گفت باشه پاشو برو. منم فهمیدم کار رفیقم بوده پاشدم رفتم بهش گفتم چرا انقدر حسودی و آنقدر بد دلی که میری زیر آب منو میزنی شروع کرد به داد و بیداد که به من چه من نگفتم منم گفتم تو گفتی عقده ای غلط میکنی زیر آب منو میزنی اونم گفت خودت غلط میکنی....

یکی از بچه ها اومد پیشم گفت آره اون گفته اومده گفته خانم حق بعضیا نیست که نمره کامل بهشون دادی که از رو بقیه تقلب میکنن و گفت اسم تورو گفته .

منم رفتم پیش دبیر بهش گفتم چرا حرف اونو باور میکنید و چندتا حرف باهاش زدم دبیرم می‌گفت نه بخدا اون نگفته. ولی صدرصد معلومه دبیر ازم نمره کم می‌کنه و دیگه نمره کامل بهم نمیده ولی گناه من چی بود مگه تقصیر من بود که اون نتونست تقلب کنه؟؟

فقط از این زورم داره که ما باهم دوست بودیم من هیچوقت حسودی نکردم یا نخواستم کسیو بکشم پایین حتی همیشه کمکش کردم تو درسا اگه کنفرانسی چیزی دادم اسم اونم اوردم که بهش نمره بدن. ولی‌ اون چرا اینکارو کرد؟

ازدواج هم کرده ولی با پسرا درارتباطه درد و دل می‌کنه باهاشون.شوهرش نظامیه خبر ندارع . کلا آدم عقده ایه

اومدم خونه از همه جا بلاکش کردم 

حالا دودل شدم میگم کاش سکوت میکردم و منم بعدا یه جایی طلافی میکردم سرش بنظرتون کار درستی کردم که رفتم بهش گفتم؟

رشتم کامپیوتره درس عملی رو تجدید شدم باید میرفتم امتحانشو میدادم که دیپلم رو بگیرم.

قضیه اینه که من دوتا رفیق دارم یکیشون خیلی زرنگه و درسش خوبه چون عمل کرده بود نتونست امتحان بده اونم تجدید شده بود اومد با ما امتحان بده یکیشونم درسش خرابه امروز سه تامون رفتیم امتحان بدیم زرنگه وسط نشست من از روش انجام دادم امتحان نمره کامل گرفتم بیست شدم ولی اون که درسش خرابه نتونست نگاه کنه نمره کم گرفت اخماشو توهم گذاشته بود چشم غره می‌رفت بهم منم هیچی نگفتم منو دوستم که زرنگه پاشدیم رفتیم دیدم معلمه صدام زد گفت بیا کارت دارم بیا از اول امتحان بده منم ریلکس نشستم پشت سیستم ولی یکی دوتا از کارایی که گفت رو نتونستم انجام بدم گفت باشه پاشو برو. منم فهمیدم کار رفیقم بوده پاشدم رفتم بهش گفتم چرا انقدر حسودی و آنقدر بد دلی که میری زیر آب منو میزنی شروع کرد به داد و بیداد که به من چه من نگفتم منم گفتم تو گفتی عقده ای غلط میکنی زیر آب منو میزنی اونم گفت خودت غلط میکنی....

یکی از بچه ها اومد پیشم گفت آره اون گفته اومده گفته خانم حق بعضیا نیست که نمره کامل بهشون دادی که از رو بقیه تقلب میکنن و گفت اسم تورو گفته .

منم رفتم پیش دبیر بهش گفتم چرا حرف اونو باور میکنید و چندتا حرف باهاش زدم دبیرم می‌گفت نه بخدا اون نگفته. ولی صدرصد معلومه دبیر ازم نمره کم می‌کنه و دیگه نمره کامل بهم نمیده ولی گناه من چی بود مگه تقصیر من بود که اون نتونست تقلب کنه؟؟

فقط از این زورم داره که ما باهم دوست بودیم من هیچوقت حسودی نکردم یا نخواستم کسیو بکشم پایین حتی همیشه کمکش کردم تو درسا اگه کنفرانسی چیزی دادم اسم اونم اوردم که بهش نمره بدن. ولی‌ اون چرا اینکارو کرد؟

ازدواج هم کرده ولی با پسرا درارتباطه درد و دل می‌کنه باهاشون.شوهرش نظامیه خبر ندارع . کلا آدم عقده ایه

اومدم خونه از همه جا بلاکش کردم 

حالا دودل شدم میگم کاش سکوت میکردم و منم بعدا یه جایی طلافی میکردم سرش بنظرتون کار درستی کردم که رفتم بهش گفتم؟