من دیروز سقط داشتم دوروز تو بیمارستان بودم آخرشم کورتاژ شدم باهزار درد و ناراحتی و دلشکسته اومدم خونه همون شب مادرشوهرم اومده به من میگه این از شانس پسرمنه دوباره امروز اومده میگه این ازشانس منه که سقط میکنی و من این بچه رو از تو خیلی بیشتر میخواستم که مادرش بودی انقدر دلم شکسته این سومین سقط منه شما بودین ناراحت نمیشدید ?
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.