2777
2789

من با خانواده شوهرم زندگی میکنم تقریبا ۱ سال و نیم میشه . تو زندگیم دخالت نمیکنن اما رفتاراشون خیلی عجیبه مثلا یه بار که خواهر شوهرم باردار بود من رفتم خونشون کمکش چون مهمون داشت دیگه کلا ظرفا برای من بود البته من مشکلی با این ندارم اتفاقا تشکرم کردن اما آخرش مادرشوهرم گفت اصلا اومده بود اینجا کارا رو بکنه دیگه که من واقعا خیلی زورم اومد یا مثلا یه بار وسایل غذا فرستاد خونمون براشون غذا درست کنم منم درست کردم اما بعدش پدرشوهرم گفت دیگه بعضی وقتا غذا ها با تو باشه مهمونی که داریم تو باید بیای غذا درست کنی که منم گفتم من از آشپزی خوشم نمیاد و خودمم کلی کار دارم که ناراحت شد به غیر ازون مادرشوهرم اومد خونمون بهم گفت کار در منزل آوردم و تو باید روزی یک ساعت بیای کمکم منم گفتم درس دارم گفت بعد که درست تموم شد باید بیای به لحن خیلی بدیم گفت . حتی تو دوران نامزدی که خونشون بودم پدرشوهرم دلش میخواست همه کارای خونشونو من انجام بدم و هی بهم میگفت اینکارو کن اونکارو کن به نظرتون اینا طبیعیه ؟ به شوهرمم میگم جدی نمیگیره میگه خب منم به خانوادت کمک میکنم اما خانواده من دورن شوهرم نهایت سالی دو سه بار اونارو ببینه کمکشون کنه به نظرتون حق با کیه خدایی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



احساست درسته

تو خیلی با ارزشی دختر ❤    در دنیای پر از پیچیدگی، همیشه جستجو برای درک بیشتر ادامه دارد. علم برای من فقط یک مسیر نیست، بلکه یک هنر است. همیشه می‌گویم: «هر درد، درسی دارد.»فراتر از علم، به انسانیت ایمان دارم 

باید مرتب بری دانشگاه و کتابخونه که ازت کمتر انتظار داشته باشن بعدشم سریع برو سرکار 

اگر بمونی توی خونه دیوونه میشی با اینا

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی   تا شب نرود صبح پدیدار نباشد  سعدی                                                  بله جناب سعدی اما رنج پایانی ندارد همچون نفس با من آمیخته است و با هر دم و بازدمی خود را به من نشان می دهد.....!

اصلا به شوهرت هیچی نگو جوابم نده کار خودتو بکن دقیقا فکر می کنن کلفتی،اینجوری کارو خراب ترش می کنی وهمسرت وحساس می کنی به این قضیه ،بعد جلوی جمع بهت دستور میده،هر چیزی گفتن محل نده کار خودتو بکن،چواب بزرگترم نده،تو تنها کاری که باید بکنی این که اگر ناها خونشون دعوت بودی با خواهرشوهرت ظرف بشوری ،اگر نکنی عادت می کنن واگر خیلی خدمات بدی میشه وظیفه،مطمین باش نه مادرشوهر منظور داره نه عروس

عزیزم کمک در حد امکان نه ک همه کاراشونو شما بکنید 

مادرشوهرتون کار در منزل اورده اگه توان نداره خودش انجام بده چرا کارقبول کرده شما کمک کنی خب باید هزینه ای ک بابت کار میگیره خب باید با شما تقسیم کنه

در کل اگه خانواده همسرتون مثل دخترشون با شما رفتار میکنن ک شماهم باید ب چشم پدر مادرخودتون ببینید فرق ندونید 

اما اگه غیر اینه شما هم در حد چیزای عادی کمک کنید ک فردا وظیفتون ندونن باهات مثل کلفت رفتار کنن 


اصلا به شوهرت هیچی نگو جوابم نده کار خودتو بکن دقیقا فکر می کنن کلفتی،اینجوری کارو خراب ترش می کنی و ...

اخه وقتی من خونشون دعوت باشم خواهرشوهرم اصلا نمیاد کمک تعارف میکنه که میام کمکت بعد دیگه کلا نمیاد الان که انگار شده وظیفم هم بعضی اوقات غذا هم ظرفا 😐

عزیزم کمک در حد امکان نه ک همه کاراشونو شما بکنید مادرشوهرتون کار در منزل اورده اگه توان نداره خودش ...

والا به من میگن دخترم ولی انتظاراتی که از من دارن از دخترشون ندارن 

اخه وقتی من خونشون دعوت باشم خواهرشوهرم اصلا نمیاد کمک تعارف میکنه که میام کمکت بعد دیگه کلا نمیاد ا ...

اینقدر که ساده ای اون نیومد بشوره دفعه بعدم تو تعارف بزن نرو بشور بگو وای ببخشید از صبح کمردرد شدید پریودی دارم ،یا سردرد شدیدمیا اصلا هیچی نگو بزار بفهمن که بین دخترشون وتو نباید فرق بزارن ،باید هردو باهم ظرف بشورین یا کارارو تقسیم کنین ،مثلا اگر مادرشوهرت تنها غذا درست می کنه شما ظرف بشور درنبود خواهرشوهرت،غذا درست کردن هم اصلا وظیفه شما نیست اصلا این کارو نکن،به نظرم رفت وامدت وکم کن تا ازت توقع کار کردن نداشته باشن،دوست ندارن دعوت نکنن،حالا هرسه چهارماه به بارم مهمونی بگیری بدنیست تا جبران بشه

اینقدر که ساده ای اون نیومد بشوره دفعه بعدم تو تعارف بزن نرو بشور بگو وای ببخشید از صبح کمردرد شدید ...

رفت و آمدم کمه دو سه بارم دعوتشون کردم چندبارم به خواست خودشون براشون غذا درست کردم بردم اما دیگه اینکه مادرشوهرم وظیفم میدونه خیلی عصبانیم میکنه انگار که چون عروسم وظیفمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792