میدونین ناراحت شدم ولی نه زیاد مامانم خیلی ناراحت و نگران بچش بود میگفتم یه ختنس دیگه اینکارا چیه امروز رفتم بچمو واسه اولین بار واکسن زدم انقد حالم بدشد دلم میخواست همونجا گریه کنم با چشمای گرد پر اشکش نگام میکرد بغض کرده بود بعد انقد گریه کرد صداش گرفت😔
خیلی حالم بد شد و نگرانشم الان مامانمو درک کردم
پسرم به دنیا اومد🤱۱۴۰۳/۷/۱۴ عضو گروه سوگلی های سایت
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
تو همه موقعیتهای سخت و بیمارستان و آزمایشگاه و اینجور جاها خودم کنارش بودم که نترسه... ولی خودم داغون میشم، بعد از خوب شدنش انگار خودمم باور نمیکنم که تونستم اون کارا رو بکنم
🖤🖤از حسین ابن علی هر چه بخواهی بدهد، تو زرنگ باش و از او نسل علیدوست بخواه🖤🖤 Good behavior is very powerful; like a good medicine! #pharmacist لطفاً اگر سؤالی دارید، تو یکی از تاپیکهای خودم بپرسید. من خوشحال میشم اگر بتونم کمکتون کنم ولی متأسفانه نمیتونم همه اعلانهام رو چک کنم.