2777
2789

اول این ک بگم من مطلقه ام ولی پاک زندگی میکنم و در حال تحصیلم تیپم امروزی هست ولی ب شدت معتقد و مذهبی ام و خیلی وقته سینگلم و ب دنبال یه کیس خوب برای ازدواجم ولی خب با هرکی میخوام آشنا شم همون چن روز اول بعد این ک باهاش میرم پارک و کافه و پیاده روی بنا ب دلایل مختلف جور نمیشه اوکی شم ؛  این آقا مثل من درس میخوندن هم رشته ام بودن چن ماهی جزوه رد و بدل میکردیم تو تلگرام و رسمی چت میکردیم و گاهی راجع ب درس و امتحان تلفنی صحبت میکردیم تا این که یه روز گفت دارم میام باهم بریم کتابخونه ملی درس بخونیم تا اومد از نزدیک منو دید هم من واسه ایشون جذاب بودم و هم ایشون واسه من جذاب بودن یه حس خیلی خوبی ازشون گرفتم  هستین بقیه اشو بگم؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خلاصه اولین روزی ک دیدمش دیدم برعکس عکس پروفایلش خیلی جذاب هست شبیه بازیگر تام شلپی بود تا منو دید مثل جنتلمن ها رفتار کرد و خیلی مردونه و محترمانه ..اونم خیلی مجذوب من شده بود ؛ کلی باهم درس خوندیم راجع ب مباحث درسی صحبت کردیم تست زدیم قهوه خوردیم تو پارک قدم زدیم شوخی کردیم گفتیم خندیدیم ؛ در حالی ک هیچی ازم هم نمیدونستیم در این حد میدونستیم ک تو یه دانشگاه لیسانس گرفتیم .. تو این گیری ویری یهو خواهر کوچیکم زنگ زد با بغض ک از صداش گریه می‌بارید گفت آجی چرا جواب نمیدادی دوستم لپ تاپ داره من کامپیوترم ندارم مسخره ام میکنن

 ( خواهرم پیش مامان بزرگ و بابابزرگم زندگی میکنه تو یه شهر دیکه) خلاصه تا اینو گفت بغضم گرفت بعد شروع کرد ب درد و دل کردن ک شهریه ی دانشگاهمو باید پرداخت کنم امروز ازم شهریه خواستن و فلان ( پول میخواست ) گفتم رسیدنی خونه بهت زنگ میزنم ک این آقا شنیده بود نگو صدای گوشیم بالا بوده !!! خلاصه دیدم شنیده رنگم پرید احساس بی آبرویی کردم و تا خوده خونه بیقرار بودم ک برسم ب خواهرم زنگ بزنم

ایشونم متوجه شد!!! یعنی تا ۲ روز سره این قضیه مریض بودم 

ک چرا باید تو اولین قرار اینجوری ضایع شم و بفهمه مشکلاتمو..

البته چیزی از طلاقم نگفته بودم

هستین؟

 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز