لطفا قضاوت نکنید فقط و فقط محض دردل تاپیک زدم چون میدونم اینجا فقط قضاوت میکنن و بدتر دل میشکنن اما اینقدر دلم پر هست و کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم مجبور شدم تاپیک بزنم و با شما دوستان عزیز دردل کنم چون واقعا قلبم داره منفجر میشه شوهرم مرد بسیار متعصب شکاک و به قول خودش حساسه توی 13سال و نیم زندگی مشترک با وجود سه تا بچه تا حالا نذاشته تنهایی پام از در بزارم بیرون (فقط لطفا نگین چرا سه تا اوردی) دقیقااا میدونم حماقت محض کردم و به حدی برای این موضوع عذاب وژدان دارم که شبا خواب راحت ندارم همش میگم با چه عقلی اینارو اودی هم خودت عذاب میکشی هم اونا بزرگه 12 دومی 10و نیم و کوچیکه 3 و نیم البته سومی رو با اصرار خودش چون از خیانتش بو بردم خواست پاگیرم کنه
آرزوم زندگی آزادانه اس آزادی از زندان شوهرم ..دردو فشاری که توی سینمه رو فقط اون زندانی میفهمه که نمیدونه قراره ازاد بشه یا اعدام💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
همین که بچهات سالمن خداروشکر کن اونم ول کن من دوساله فهمیدم بچم بدترین نو ع بیماری دارم ،خودم دارم م ...
عزیزم خدا سلامتی بده واقعا ما مادرا خیلی بدبختیم من سه روزه پسرم دستش شکسته تو گچه امروز باباش تو سرما فرستادش براش سیگار بخره اما خون خونم نیخورد دوست داشتم بمیره ازش راحت بشم که هم منو هم بچه رو اینقدر ازار میده اومد گفت مامان دستم از داخل سوز داره
آرزوم زندگی آزادانه اس آزادی از زندان شوهرم ..دردو فشاری که توی سینمه رو فقط اون زندانی میفهمه که نمیدونه قراره ازاد بشه یا اعدام💔