ازدواج کنم یا بمونم پشت کنکور

ب نظر من ازدواج 

مسائل عاطفی خیلی مهمن من از سن ۲۳ تا ۲۵ خ خلا روحی احساس کردم دیگ ۲۵ عقد کردم کلا بی‌حس بودم...البته نظر شخصی منه...

دقیقا مادر ها حق تصمیم گیری باید بدن طرف دکتر بود پولدار بود خوش اخلاق بود میگم مامان به مبینا بگو میگه نه بزار حواسش به درس و دانشگاش باشه 

من مطمعن بودم خواهر من از این پسره خوشش میاد

خواستگار خوب همیشه نیست منم خیلی خواستگار رد کردم

منم میگم امروز که به خواهرم گفتم کلی ناراحت شد قهر کرده 

می‌گفت دوست داشتم مگه بچه هستم پسره خوب بود با دست خودت داری خراب میکنی زندگیمو کلی دعوا شد

همسر من پزشکه میگه پزشکی واسه دخترا خوب نیست تو این رشته پیر میشی.بنظرم  ازدواج کن بعدن تو رشته ی خودت فوق و دکترا رو بخون همش که نباید پزشکی باشه. البته باید خودت تصمیم بگیری و معایب و مزایای هر کدوم رو بسنج

ای وای منم یه لگد بدی مامانم به بختم زد که فقط خود خدا مگه معجزه کنه

به امید آینده نباشین من تا بیست سالگی میگفتم ولش کن از این بهتر میاد ولی الان همه ازدواج کردن کیس خوب خیلی کم پیدا میشه خواستگاری که خوبه نباید رد کرد

فقط پارتی. 

دقیقا 

منم ده سال خواستگارم از آمریکا میومده دکترای عمرانش هم میگیره حتا. از من مخفی میکرده میرفت از تو کوچه یه آدم بدهیبت پیدا میکرد میاورد میگفت خدا کنه تو رو بپسندن. کلا از اینکه من خواستگار زیاد داشتم دق میکرد. مادران حسود عقده ای