2777
2789

تو یه شرکتی هست یک ماهه میرم 

خیلی راحتن ، باهم شوخی میکنن 

راحت به اسم صدا میکنن 

یا یه خانم متاهلی هست با یکی. از سرپرست ها نهاار میخوره و اینا عجیبن واقها

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



تو ایران این چیزا عجیبه

یک عدد عاشقِ نودل هستم😋🍜 اگه تاحالا نودل نخوردی یا بنظرت خوب درست نکردی بگو که دستورشو برات بفرستم🤗💙 خانوم سردفتر آینده😍📚 یکی از شانسای زندگیم این بود که شمال به دنیا اومدم🥲🌿 تو زمینه های زبان انگلیسی ناخنکاری، شمع سازی، سنگ مصنوعی، کیک پزی و معرفی کتاب میتونم راهنماییت کنم🤓💁🏻‍♀️

توقع داری همو میبینن جیغ بکشن فرار کنن؟

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

من خیلی حد و حدود دارم و رسمی هستم سر کار

همکارانم ولی همینجوری هستند

حقیقتا هیچی هم بین شون نیست

به موقع سر منافع مشترک هم همدیگه را میجون!😁

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود😍...آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود😍                                                                                                               عزیزان درخواست دوستی را نمیتونم قبول کنم. پیام های خصوصی را جواب دادم، و لغو دوستی زدم.چون دیگه نمیتونم پیامها را جواب بدم، دوست نداشتم پیام بدین و پاسخی دریافت نشه و من شرمنده بشم❤🙏ایام به کامتان  

در این حد ک نه ولی ما هم محل کارمون راحتیم دست جمعی می‌خندیم گاهی می‌شینم چایی میخوریم حرف می‌زنیم آره به اسم کوچیک صدا میزنیم منم متاهلم اگه اینم نباشه محل کار حوصله سر بر و کسل کننده میشه 

در تاپیک های پزشکی سوالات مشاوره‌ای میتونید منو تگ کنید 📌   موفق باشید 💚

وای من تو چنین فضای مسمومی بودم 

میرفتم گواهینامه بگیرم تو آموزشگاه همه باهم راحت بودن 

خیلی خیلی راحت اصلا یه وضعی 

از طرفی یکی از مربیای خانم که همسر داشت با یکی از آقایون اونجا... خیلی گرم بودن زنه همش با عشوه صداش میزد شوخی میکرد باهاش 

سرم میخواست منفجر بشه وقتی این چیزا رو میدیدم 

من خیلی حد و حدود دارم و رسمی هستم سر کارهمکارانم ولی همینجوری هستندحقیقتا هیچی هم بین شون نیستبه مو ...

نه من نمیگم چیزی هست 

ولی شوخی هاشون خیلی صمیمیه مثلا من با دوستای صمیمیم یسری حرفا میزنم و شوخی ها میکنم ولی اینا خیلی راحتن 

خب یه خانوم متاهل مثلا نباید راجب دوس پسر شوخی کنه و اینا اونم با یه پسر جوون به نظررم 

اینطوری عجیبن

من خیلی حد و حدود دارم و رسمی هستم سر کارهمکارانم ولی همینجوری هستندحقیقتا هیچی هم بین شون نیستبه مو ...

منم سر کار رسمیم

به قفل بیهوده خشم میورزی در های همه‌ی زندان ها از درون باز می شود....🌈
من خیلی حد و حدود دارم و رسمی هستم سر کارهمکارانم ولی همینجوری هستندحقیقتا هیچی هم بین شون نیستبه مو ...

چرا میخوایی از سایت بری؟

مثل روانشناس ها حرف می زنم 😌مثل فلاسفه فکر می کنم🤔 اما مثل روانی ها عمل می کنم😅

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز