یک کلام خودتو دوست داشته باش و برای خودت ارزش قائل شو
خودمو.......آرزوهامو.......دلسوزی کردن اطرافیان ..........قضاوت اطرافیان............ مسخره کردناشونو......مسافرتی که دوست دارم برم........خونه ایی که دوست دارم بخرم...............همه رو به خدا سپردم....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
یک عدد عاشقِ نودل هستم😋🍜 اگه تاحالا نودل نخوردی یا بنظرت خوب درست نکردی بگو که دستورشو برات بفرستم🤗💙 خانوم سردفتر آینده😍📚 یکی از شانسای زندگیم این بود که شمال به دنیا اومدم🥲🌿 تو زمینه های زبان انگلیسی ناخنکاری، شمع سازی، سنگ مصنوعی، کیک پزی و معرفی کتاب میتونم راهنماییت کنم🤓💁🏻♀️
مامان بیچارم هر روز میگه ولی من نمیدونم اصلا سمت درس نمیتونم برم
چون شوهر کردی ذهنت پرواز کرده یه جای دیگه
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی