ما جدیدا اومدیم ی ساختمون جدیدمستاجریم
ما طبقه سومیم
طبقه اول ی پیرزن پیر و دخترشه
خیلیییی مردم ازاره
فکر کنین وسط حیاط طناب زده خشتک شلوار و پیرهن اویزون میکنه ما بخایم بریم پارکینگ از تو شلوار اون باید رد شیم!!!
کلا راه پله پارکینگ کلی وسایل گذاشته! همه جا رو زشت و کثیف کرده
خلاصه صاحب خونه ما اومد باهاش حرف زد بحثشون شد طناب لباسشو جمع کرد گفت اینجا مشاعه واسع همست یا بزار خونت رو رخت اویز یا بزار پشت بوم
بعد پیرزن عوضی اومده رخت اویز خریده گذاشته پارکینگ جلو ماشین ما !!! ترو خدا بگین چیکار کنم دارم میترکمممممم