بچها من اسی رو خیلی درک میکردم
نمیدونم چرا یک سریا اومدن طرف خانومه رو گرفتن به نظر من حق صددرصدی با اقا بود و توی دعوا حلوا خیرات نمیکنن اگر خیلی همراه جمع اذیت میشد میتونست تنها بره سفر این زا این بگذریم چیزی ک میخواستم براتون تعریف کنم
من با خاله هام شاید ۱۰ بار رفتیم مسافرت خب
تا اینجا خاله ی مجرد من ازدواج کرد
و شوهرش واقعا ادم همراهی نبود تو سفر
یعنی مثلا ما همه میگفتیم مثلا تو بابل غذا بخوریم شوهرخالم تو امل جدا غذا میخورد اطلاع هم نمیدادن فک کنین با گشنگی دو ساعت متنظر میموندیم بعد یک ساعت میکمدن ک ما غذا خوردیم یا سر اینکه مامان من کارتی ک همه مولارو ریخته بودن داد به شوهر خاله ی دیگم ناراحت شد گفت چرا من از اون بزرگترم به من نداده و ما هم دیگه باهاشون سفر نرفتیم و اونا زن و شوهر جدا باهم میرن کلی ام بهشون خوش میگذره
چه اصراریه وقتی شرایطت و اخلاقت خاصه با بقیه بری اخه