چیکار کنم خب من بدبخت همش پای درسم گشنه و تشنه میشینم میخونم
مامانمم همش با خاله هام حرف میزنه فوقش ی برنج ساده یا دمپخت درست کنه هرروز اونم مامان بابام که بهمون نزدیکه ی خورشی چیزی میاره برامون
بخدا خسته شدم دیکه از دستش چیزیم بگم فوری زنگ میزنه بابام صد تا حرف میزاره تو دهنم
کی وقت کنم خودم غذا درست کنم خب الانم گفت حلالت نمیکنم رفت خوبه شاغلم نیست