دلم براش تنگ شده بود خیلی دوسش داشتم ولی ولم کرد حالا امشب بعد گذشت تقریبا یسال و خورده ای دلو زدم ب دریا بش پی ام دادم خدا میدونه چقد استرس داشتم چقد ذوق داشتم اصن حالم معلوم نبود تهش میدونید چیکارکرد🥲اول ک اصن خوشحال نشدبعد خدافظی کرد اخرشم پیامای خودشو واسه من حذف کرد💔
لعنت ب من کاش پیام نمیدادم 💔چقد با خودم کلنجار رفتم ک پیام بدم یا ن اخرش خورد شدم کاش بمیرم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بخدا ب سرگرمی ربطی نداره تو این مدت طولانی همش خودمو سرگرم کردم با هرچیزی ک فکرشو بکنی ولی فراموشش نکردم💔امشبم بیشتر قلبم شکست من موندم چطوری فردا باید ب زندگیم برسم بااین دلشکستگی
ما ۳سال دوست بودیم خیلی بحث داشتیم خیلی میجنگیدیم باهم دعوا کات قهر که قهر اخرمون حدودا یکسال طول کش ...
خیلی گریه کردم یادمه بارون میومد نم نم انقد زیر بارون گریه کردم که حتی پسرا هم رد میشدن جای مسخره کردن دلشون میسوخت برام رفتم خونه دیلیت اکانت کردم تبگراممو اینستاگراممو گویا نگران شده بود زنگ زده بود منم خطمو درآوردم بعد چندین بار زنگ زدن ب دوستم زنگ زده بود حدودا دو هفته تمام خطمو نمداختم با خط دیگ ای تلگرام وصل کردم دوستم اومد در خونمون گف دیونم کرده از بس سراغت میگیره زنگ بزن بهش خطمو انداختم کلی اس و تماس اومد برام که ازم خواسته بود ببخشمش ی فرصت دیک بدم بهش التماس پشت التماس که پشیمون شده خیلی طول کشید تا دلم باهاش صاف شد ۷ماه بعد اومد خواستگاری ازدواج کردیم ولی حال بد اون روزا یادم نمیره
کلا اروممم ولی تو تاپیکم بخوای سر ب سرم بزاری میشورم میزارمت کنار
الان تو با کسی هستی؟ چجوری تونستی با نبودنش کناربیای؟
یکسال تموم زجر کشیدم
میرفتم سرکاری که شبفت شب باشم که خونه نباشم بهش فک کنم چون شبا دیوونه میشدم
خودمو مدام سرگرم میکردم ولی کارم شذه بود گریه و زنگ زدن به خطی که بلاک بودم!!!! بعد یکسال با یکی اشنا شدم و تازه فهمیدم چقد شانس اوردم که اون رابطه تموم شد
اون ازدواج کرده
دلمو شکست ولی باعث شد بفهمم چقد خدا دوسم داشته که ادم اشتباهو اززندگیم بیرون کرده
مطمئنید که نجاتدهنده در آینه است؟؟بابا این یارو خیلی یجوریه 😐