2777
2789
عنوان

چرا انقدر بعضی از دخترا خر و احمق و ساده ان🥴🤦🏽‍♀️🤔🤔❓

| مشاهده متن کامل بحث + 216 بازدید | 21 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



یه دوستی هم داشتم انقدرزیبابودانقدرپولداربودن همه عملی انجام داده بود چندسال بایه پسری رفیق بودوقصدازدواج همیشه ازش تعریف میکردمن میگفتم خدایا این پسروببینم چه شکلیه فکرکن دخترقدبلندسفیددماغ عملی پوستش بدون هیچ لک موهابلند بعدپسره رودیدم خداشاهد افتضاح یه مرد چهل وپنج ساله لاغرلاغرسبیلو سیاه قدشم 160

گاهی انسانم آرزوست
مثلا بتونيم نقطه ضعف كسيو بفهميم

طرحواره و نقطه ضعف فرق داره

تو نمیدونی کی طرحواره بیدار میشه

اصن نمیدونی چجوری ممکنه بیدار بشه

مثلا شما شاید تو بچگیت از پدر و مادرت کتک میخوردی

الان با یه مرد خشن که وارد رابطه میشی چون اون حس قدیم رو در تو ایجاد میکنه حس امنیت میکنی باهاش و رابطه رو باهاش ادامه میدی


روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

منم خیلی حرص میخورم میبینم 

یه دختری بود باباش خیلی پولدار بود خودشم دندونپزشکی آزاد میخوند ماشین خیلی خوب داشت خیلی هم شیک و زیبا بود با یه پسری رفته بود تو رابطه ۳ سال از خودش کوچیک تر و از یه خانواده ی فقیر اما مثلا فقیر خوب و ساده دل هم نبود لاشی بود طرف حسابی ازش سواستفاده میکرد میرفتن بیرون خب فقط دختره خرج میکرد میرفت دانشگاه دنبالش پسره که ماشین نداشت یا مثلا ماشین شو میداد دست پسره چند روز کامل از اونور بهش خیانتم میکرد من شنیدم گفتم خدایا پولو دادی کاش یه مغزم بهش میداد حداقل 

چیز خورش کردهوگرن این حجم از خریت رو برنمی تابم

اره واقعا فکر میکنم دعا نوشتن واسش...چون مادر پسره هم خیلی تو کار دعا و موکل و این حرفاس...

جدید نیستم دوستان😐💔💔💔
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز