2777
2789

اصن تکلیفم با خودم روشن نیست… بیست و هست سالمه… تو عقد جدا شدم ولی هستن مواردی ک پیشنهاد میدن برای ازدواج ولی ازدواج سنتی دوست ندارم..بعد این حس آزادی الانمو دوست دارم خیلی ک ب کسی جواب پس ندم واقعا… حاملگی و بچه دار شدنم دوست ندارم… از ی طرفیم مامانم رفته رو مخم که داره سنت میره بالا… تحصیلاتم دکتری هست… خودم کار میکنم مستقلم درآمد دارم. چیکار کنم بنظرتون؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مامانتو ول کن

از وضع الانت لذت ببر و پیشرفت کن

حالا موقعیتش که پیش اومد فبها

قرار نیست با هر کسی ازدواج کنی چون سنت داره میره بالا

و بعدها که مورد مناسبت پیش اومد، اینو بدون که همه مردا بچه نمسخوان میتونی با کسی ازدواج کنی که نمیخواد، بچه دار شدن که اجبار نیست

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792