یکی از دوستان خانوادگی یک ماهه که پدرش فوت شده من هنوز بهش تسلیت نگفتم چون سختمه. این خانم هر هفته به خانه ی ما رفت و آمد داره اما وقتی میاد من تو اتاقم می مونم تا نفهمه من تو خونه ام بعضی وقتا هم صدام بلند بوده فهمیده من تو خونه ام ولی من بازم تو اتاق موندم.
دلیل اضطرابم اینه که من مادرم رو چند ساله که از دست دادم و خیلی تو خودمم ولی خب مجبورم با این آدم چشم تو چشم شم به و تسلیت بگم. چی بگم آخه؟ خجالت هم می کشم از این همه تاخیر