اره تاپیکاتو خوندم خودت رو میدی ببخشید رُک میگم چون هنوز دوسش داری خودتم بدت نمییاد که بیاد همسر منم مدام پیام میداد زنگ میزد تو روبیکا هی پیام میفرستاد اشتباه کردم برگرد سر حرفو باز میکرد حال پسرمونو می پرسید دیدم هرچی خوب رفتار میکنم بدتر میکنه پیاماش بیشتر میشه انگار نه انگار جداشدیم خودمو جمع وجور کردم خیلی جدی باهاش برخورد گردم گفتم دیکه همه جی تموم شده به من پیام نده بخوای مزاحم بشی میرم پلیس فتا شکایت میکنم به خانوادمم میگم ازهمه جاهم بلاکش گردم کلی هم گفت بلاک نکن لااقل هرچند وقت یکبار حال بچه رو بپرسم گفتم حال بچه به تو مربوط نیست حال بچه برات مهم بود کارو به طلاق نمی‌کشیدی بعد زنگ بزن از داداشم حالشو بپرس منو تو نامحرم هستیم
من باشم هیچوقت برنمیگردم
دلیل جداییتون چی بود؟
ببین اخه زندگی بچه بازی نیست یهو بری بعد برگردی اونم با ی بچه
اگه واقعا همه چیو حل میکنی و برمیگردی دیگه مهم نیست با خونواده قطع ارتباط کنی چون خوانواده سمی داری
من اگه جای تو بودم (ک واقعا هیچی از شرایطتت نمیدونم)
خونواده رو تحمل میکردم بچم یکم بزرگتر شه برم سرکار مستقل شم کلاوای واقعا کار سختیه
همسرم حمایت خانواده اش رو داشت تک بچه بود کار نمیکرد خرج زندگیمون با پدرشوهرم بود،من یه زایمان خیلی خیلی بدی داشتم بعد اونم یه سری اختلاف بین خودم و همسرم بود پدرش اومد وسط جریان از اون ور هم پدر خودم هی بهم میگفت جدا شدم دیگه کارمون به طلاق کشید
از این موردا دیدم متاسفانه تو اشناها
واقعا بد بود و اذیت کننده واسه خانوم تازه دوتام بچه داشت
اون شرایطش اوکی نبود معتاد و قمار بازم بود
ولی تو اگه میتونی با همسرت حرف بزن
بنظرم خیلی راحت طلاقت داد حس میکنم سنش کمه
ولی واقعا اگه خودت بودی میگفتم هیچوقت برنگرد
اما الان بحث بچته
اگه مشکلش فقط همینه بهش بگو بریم روانشناس بخاطر بچمون
مگه میشه بچشو دوست نداشته باشع
ماه پیش 30 سالش شد
مشاور نمیاد
اوایل میگفت طلاق نمیده من اصرارطلاق توافقی داشتم اونومیگفت طلاق نمیده اخر پدرشوهرم راضیش کرد
بعد جدایی هم اوایل میگفت خودت برمیگیردی ،اخر خودش بهم پیشنهاد داد
اتفاقا خیلی با پسرم خوبه ،پدر خوبیه ،دیوونه بازی هم داره ها اما کلا خوبه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز