زنداداشم بارداره ما رسم سیسمونی داریم ولی زنداداشم گفته ما سیسمونی نمیگیرم پدر و مادرم ندارن ...داداشمم هیچی نگفته
ولی چون تازه خونه خریدن خیلی زیر قسط و قرضن
داشت برای من تعریف میکرد میگفت چیزی خاصی نمی تونم بگیرم فقط چند دست لباس واجب الانم گرونی و اینا
منم گفتم اشکال نداره من خیلی از وسایل بچم هست همه رو میدم بهتون ..مثل گهواره رورویک کالکسکه لباس های نو
اسباب بازی ها
اولش گفتم نه گفتم چیکار داری بدرد من که نمیخوره خیلی خوشحال شد و قبول کرد
بعد