2777
2789
عنوان

هر آدم مهمی که از زندگی ما میره

73 بازدید | 12 پست

یه بخشی از وجود ما رو برای همیشه با خودش میبره. چون با اون آدم یه احساساتی رو تجربه کردیم که فقط و فقط با خودش می‌تونستیم تجربه ش کنیم. درسته که بعد رفتن هر کسی زندگی ادامه داره ولی شاید دیگه هیچ وقت مثل قبلش نشه...

قبول دارید ؟

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اره واقعابرا همین میگن قدر لحظات بدونیم

چه قدر بدونیم چه ندونیم تموم میشه...

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
بلهیه بخشی از ما رو با خودش میبرد و یه بخشی از خودشو جا میذاره

آفرین منم دیشب به همین فکر می کردم 

می گفتم یه بخشی از وجود مو برده درست

ولی منم یه بخش هایی از اونو دارم که هیچ وقت قرار نیس دوباره داشته باشدشون 

یه چیز دو طرفه س

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
آفرین منم دیشب به همین فکر می کردم می گفتم یه بخشی از وجود مو برده درستولی منم یه بخش هایی از اونو د ...

واسه من یه بخش خیلی بزرگی جا گذاشته،ازش یه بچه دارم😁🥲

فقط یادت نره حس بینمون عشق بود....    (م)               

واسه من یه بخش خیلی بزرگی جا گذاشته،ازش یه بچه دارم😁🥲

ژن هاش هر روز جلو چشمت قد میکشه 🥲😅😍

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
بله و عجیب شبیه خودشه ،اصلا شبیه من نیست

حس غریبی داره بنظرم...

هم از گوشت و خون توعه 

هم گوشت و خون کسی که ازش خاطرات خوشی نداری...

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور              و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
حس غریبی داره بنظرم...هم از گوشت و خون توعه هم گوشت و خون کسی که ازش خاطرات خوشی نداری...

اتفاقا با وجود پسرم کمتر خاطرات بدش یادم میاد،هر چیزباشه به خاطر وجود پسرم ازش ممنونم

فقط یادت نره حس بینمون عشق بود....    (م)               

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز