با چند تا کلمه قانع کنیدم که بچه دار نشم

من یکی بهشت نمیخوام با عبادت و کار خوبو نکردن ۷ گناه اصلیو اینا میرم

نه با زجر دادن خودم

خب نبودیم چ اشکالی داشت

,😂😂😂رویایی فک میکنی عزیزم 

اونی که تک فرزنده خواهر برادر میخواد 

ما دهه شصتیا خسته ایم از هرچی خواهر برادر نما

منظورم همه نیستن ولی یه جاهایی به این نتیجه می‌رسیم تنهاترین آدم های روزگاریم با وجود چند خواهر و برادر

ببین اگه با جون و دل میخوای مادر بشی و درکل روحیات و عقیدت و فکروذکرت همه ی اینا به اینه که باید کسی رو به این دنیا بیاریو بزرگش کنی و حتما باید مادرشدنو میخوای تجربه بکنی اینکاروبکن.

من ازاول دلم نمیخواست کسیو به این دنیای زشت بیارم تا زشتیاشو ببینه ودلگیربشه و دلش بشکنه و این چیزای بداین روتجربه کنه،اصلا عقیدم این بود من نمیدونم این بچه خودش میخواد بیاد یا نه؟ چطوری مطئن بشم که میخواد خودشم به این دنیا بیاد؟ولی با اصرار شوهرم اوردم. 

الانم تاپیکمو بخونی متوجه میشی.

جدا ازاینکه مادرشدن حس قشنگیه و هیچ کس نمیتونه منکرش بشه،وقتی بچتو بغل میکنی انگار جونتو وعمرتو وهمه چیزتو بغل کردی ولی امان ازاینکه شرایط زندگی و سختیا و مسائل زندگی واردبشه و باشوهرت اوکی نباشی مادری رو چندبرابر سخت ترمیکنه. 

دقیقاً تو شرایط برعکسسش بودم حسرت همه چی به دلم موند چون جمعیتمون زیاد بود هیچ لذتی هم نبردم 

منم تفکر شمارو دقیقا داشتم

۲۱ سالگی ازدواج کردم ولی ۳۲ سالگی به خواست همسرم بچه دار شدم

ممنون عزیزم.

امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم بهت چون خودمم الان توی خیلی شرایط سختی ام،از همه طرف فشار رومه.

الان راضی هستی؟از مادری؟همسر؟زندگی؟من الان خیلی حالم بده.😞

الان پسرم نزدیک ۱۳ سالشه 

حسم از داشتنش عالیه چون خداروشکر خدا این دفعه برام سنگ تموم گذاشته.....این فقط نظر خودم نیست 

ولی در کل باز هم برگردم عقب اگه به تنهایی میخواستم راجع به بچه تصمیم بگیرم باز هم مخالف بودم بنا به همون دلایلی که شما اشاره کردید و دلایل شخصی دیگه مثل ویژگی های همسرم 

برات دعا میکنم همیشه با پسرت حال دلتون درکنارهم عالی باشه.🙏

عزیزم شما که تجربت از من بیشتر میتونی تاپیک منو بخونی و منو راهنمایی کنی؟چطوری یه مادر قوی باشم بااین مشکلاتی که برام پیش اومده؟