من خانم همکارم دچار مشکل شد و باید رحمش رو به سرعت خارج می کردن. پزشکی که مد نظرشون بود وقت نمی داد. مدارک پزشکی شون رو دادن من که از طریق پدر شوهرم به دست اون پزشک برسونم و ازشون وقت بگیرم.
یا مثلا من برای خرید سرویس چوب جهیزیه م با یکی از همکارانم که خانواده شون توی بازار مبل هستن رفتم و با کمک ایشون خرید کردم
خیلی از همکارانم که بخوان برای خانمشون، مادر، خواهر یا دوست دخترشون هدیه ای مثل عطر یا لوازم آرایشی بخرن میان سراغ من که بهشون آدرس بدم یا از طریق من سفارش می دن
هر کی بخواد مو رنگ و لایت کنه از جمله خانواده همکاران آقا، خواهر یکی از همکاران کارشون خیلی خوب هست و قیمت کارشون هم مناسب هست و می رن پیش ایشون. گاهی عکس می گیرن و ما خانم ها می بینیم
یکی از مدیرانمون یه خواهر مجرد دارن که خیلی بهشون می رسن. خیلی پیش اومده من کیف، کفش یا مثلا پالتو و کلا رخت و لباسی خریدم و ایشون ازم خواستن که مشابهش رو برای خواهر ایشون هم بخرم و براشون می فرستن شهرستان. من الان سایز و سلیقه خواهر ایشون رو دیگه کاملا می دونم
خیلی از ما بیش از 15 سال هست که همکاریم و در خوشی و ناخوشی همدیگه شریک بودیم. خانواده های همدیگه رو می شناسیم و هر جا لازم باشه به همدیگه کمک می کنیم
این رفتارها واقعا برام عجیبه