امشب از ته قلبم دعا کردم خدا جواب عروسمونو بده با اینکه هیچوقت بهش بی احترامی نکردم ولی آزوقه‌ی عروسمون شد جون خانوادش اصلا براش کاری نکردن و کلا هیچی نداشت ما همیشه تمیز و شیک بودیم بغض عجیبی نسبت بهمون داشت از همون اولش، با لینکه چقدر باهاش هم خوبیم و یکبار هم به روش هیچی رو نیاوردیم ، ولی سر هر چیز کوچیکی همیشه با من بد بود ولی امشب یه حرفایی در مورد من به پدر مادر و برادرم زد که گفتم من اینا رو نکردم که میگی ولی خدا بین من و تو شاهد انشالله روز به روز خوشبخت تر و خوشحال تر باشیولی واقعا قلبم شکسته برای قلب شکستم دعا کنید
بیچاره خاهرشوهرا اسم دراوردن عروسا بدترن بخدا
چیا کفت
یعنی دیگه هیچ...اگه پدرومادر و برادرت این همه مدت تورو نشناخته باشن و حرفای عروس و باورکنن😐
عزیزم برای آرامشت دعامیکنم
من همیشه فکرمیکردم خواهرشوهرا بدجنسن🥲و
عروسامظلومن
پدر مادرم که منو میشناسن بردارمم حرفای خانمش باور نکرد ولی پدر مادرم و خودمیخاطر زندگی برادرمون مقابلش کوتاه اومدیم ولی واگذارش کردم بخدا همه میدونن خانمش دروغگو‌و حسود ولی چکار کنیم که بخاطر برادرمون همش ابرو دار می‌کنیم
اخه عادت ندارم منه خر همیشه میبخشم چشمای داداشم میاد جلو چشمام که نابود میشم همش ما باید کوتاه بیاییم چیزی نگیم که نکنه خانمش سر برادرمون غر بزنه ولی تاکی اخه کسی که همیشه دنبال حرف باشه از ترک دیوار هم حرف در بیاره چه ارزشی داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز