بچه بودم
وقتی می دیم تو فیلم برای نجات جون یک نفر انقد تلاش می کنن
خیلی تعجب می کردم
مثلا یک ساختمان 10 طبقه آتیش گرفته
فقط یک نفر تو یکی از واحد ها مونده
اونوقت کلی آدم جون خودشون رو به خطر میندازن که این یک نفر رو نجات بدن
برام عجیب بود
اما الان که فکر میکنم میفهمم
یک نفر، یک نفر نیست
هر آدمی که از یک خانواده از یک جمع دوستانه از یک جامعه هست
با مرگش برای تک تک افراد اون خانواده غم بزرگی به ارمغان میاره
در واقع کسی که میمیره درد کمتری میکشه از کسایی که میمونن ومرگ عزیزشون رو می بینن
حالا میخوام نظرتون رو راجب این بگید
اگر ادم یک عزیزی داشته باشه
و بهش حق انتخاب بدن که یا خودش بمیره یا عزیزش
همه میگن خودم بمیرم اون زنده بمونه
اما اگر از یه جهت دیگه بهش نگاه کنیم
اگر ادم بگه طرف مقابل بمیره
من زنده بمونم
بنظرتون از خیلی لحاظ انتخاب بهتری نکرده؟
بنظر من کسایی که مرگ عزیزشون رو می بینن بیشتر از کسایی که مردن زجر می کشن
اگه خودش بمیره
یعنی انتخاب کرده طرف مقابلش زجر وحشناکی رو بکشه
و خودش از دنیا راحت بشه
ولی اگر انتخاب کنه که طرف مقابل بمیره
وخودش اون زجر رو بکشه
یعنی براش فداکاری کرده
و عشقش رو ثابت کرده
باز هم میگم بنظرمن کسایی که مرگ عزیزشون رو می بنین از کسایی که مردن رنج کمتری میکشن
من خودم دوست دارم بعد از مادرم بمیرم
جون میدونم اون نمیتونه رنج وعذاب از دست دادن فرزند رو تحمل کنه
من با توجه به گفته کسایی که زندگی پس از مرگ رو دیدن این حرف رو میزنم چون اکثرا میگن اون دنیا خیلی بهتره ما دوست نداشتیم برگردیم
دوست دارم نظرتون رو بدونم