ما یه دوست خانوادگی داریم خیلی باهاش صمیمی هستیم اوضاع مالی خیلی خوبی دارن یه پسر سی ساله دارن که خیلی پسر ساده ایی هیچ کاری نداره تحصیلات درحد دیپلم ولی یه دختر دارن که برعکس پسره اس پسر اصن اوسکوله درواقعه چن وقت پیش رفتیم خونشون مادره به پسره اش گفت ظرفارو بزار بعد پسره اومد بزاره ظرفه شکست باباعه توجمع بایع لحن خیلی بد گفت دست وپا چلفتی پسره بغص کرد با گریه رفت تو اتاقش درو قفل کرد هرچی ددر زد داداشم درو باز نکرد تا اخرشب