تاحالا دیدین کسی با دعای دعانویس ازدواج کنه❓

arezo_azi

مدیر استارتر

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2169

اره ممکنه ولی اونی ک با دعا بخواد بیاد بنظرت فایده داره؟امیدت ب خدا باشه فقط ازون بخواه مطمئن باش او ...

بس که خواستمو نداد دیگه ازش نا امیدم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/11

|

01:07

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

مدیر استارتر

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2169

درست شده بعد بازخراب شده

یعنی جداشدن؟

من شخص خاصی مدنظرم نیست فقط یه دعا میخوام که برام خواستگاربیاد

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/11

|

01:08

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

mah0aseman

عضویت: 1403/07/01

تعداد پست: 1912

من چند نفرو دیدم و الان خوش و خرم زندگی میکنن.

نه اینکه دعا گرفته باشن پسره بیاد خواستگاری نه.

فقط دعا گرفتن که همه راضی بشن.

فقط آدم باید کار بلد باشه

و اینکه دعا نویسا و فا.ل گیر و حس ششمیا واسه خودشون و خونوادشون نمیتونن کاری انجام بدن.فقط میتونن به دیگران کمک کنن.

1403/09/11

|

01:09

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

nasida

عضویت: 1402/07/11

تعداد پست: 1210

بس که خواستمو نداد دیگه ازش نا امیدم

شاید ب صلاحت نبوده

من خودمم امشب داشتم فک میکردم خدایا من ۲۵سالم شده همه هی دارن میگن کی ازدواج میکنی 

میدونم سخته

ولی تهش سپردم ب خدا گفتم خدایا راضیم ب رضای تو

1403/09/11

|

01:10

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

مدیر استارتر

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2169

من چند نفرو دیدم و الان خوش و خرم زندگی میکنن.نه اینکه دعا گرفته باشن پسره بیاد خواستگاری نه.فقط دعا ...

خوشبحالشون منم برای شخص خاصی نمیخوام کلی میخوام که خواستگاربیاد وازدواج کنم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/11

|

01:11

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

مدیر استارتر

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2169

شاید ب صلاحت نبودهمن خودمم امشب داشتم فک میکردم خدایا من ۲۵سالم شده همه هی دارن میگن کی ازدواج میکنی ...

شایدهم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/11

|

01:12

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

mah0aseman

عضویت: 1403/07/01

تعداد پست: 1912

خوشبحالشون منم برای شخص خاصی نمیخوام کلی میخوام که خواستگاربیاد وازدواج کنم

آره واقعا خوش بحالشون.

کاش منو عشقمم بهم میرسیدیم خیلی داغونمون کردن.خیلی.

امیدوارم با عشق و دل خودت ازدواج کنی

1403/09/11

|

01:12

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

مدیر استارتر

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 2169

آره واقعا خوش بحالشون.کاش منو عشقمم بهم میرسیدیم خیلی داغونمون کردن.خیلی.امیدوارم با عشق و دل خودت ا ...

انشاالله که میرسی 

مرسی عزیزم 

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1403/09/11

|

01:13

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب