با یه اقایی چند ساله توو رابطم... دو سال اول رابطمون همسایه بودیم بعد ایشون رفتن شهر خودشون زندگی کنن. خانواده ها درجریانن تقریبا قصدمونم ازدواجه
الان تقریبا ۸ ماهی هست که نیومده اینجا بمن سر بزنه
میگه حالا هر وقت ازدواج کردیم کنار همیم دیگه...
خیلی ناراحتم با اینکه وقت هم داره بیاد بهم سر بزنه تنبلی میکنه ،نظر شما چیه؟
چقدر فاصله داره شهر هاتون ؟
چخبره هشت ماه کشور دیگه هم بود اومده بود تا الان
احتمالا سرش اونجا گرمه
وعده سر خرمن داده براى ازدواج ؟ يا واقعى ؟؟
فاصلتون چقدره؟
بنظرم از سمت شما فقط رابطه دارین
وا چه ربطی داره این بشر دلتنگ نمیشه ینی ؟
وا مگه میشه
من بعد این همه سال که با همسرم دوست بودم و نامزد و عقد و الانم که دو ساله زیر یه سقفیم یه شب میرم خونه بابام دیونه ام میکنه هی زنگ میزنه میگه بیام دنبالت بدون تو خوابم نمیبره میام میبینم حتی شام شب قبلشم نخورده از اول هم اینطوری بود
چطور ادم ۸ ماه میتونه کسی که دوسش داره رو نبینه
عاشقت نیست
اگ بود یه روز هم غافل نمیشود از دیدنت
کاری به 8 ماه نیومدن ندارم
ولی چرا چند سال ارتباط دارید و هنوز قطعی نیست برنامتون برای آینده؟
