قبل از اینکه بچه دار بشی، مادرشوهرت یه خانوم کاملاً با حیا و عاقل بود؟
آیا شوهرت هم کاملاً یه مرد مهربون و منطقی بود؟
اگر جوابت نه است که خب خودت میدونستی و بچه دار شدی دیگه عزیزم.
بعضی مسائل رو خیلی خیلی باید جدی گرفت در زندگی.
وگرنه بعد از بچه دار شدن همه چیز هزار برابر سخت تر میشه.
اون موقع هم جوابی نمیدادم باز هم میگم اصلا بود و نبود اون زن برام اهمیتی نداره هیچ توقعی برا خودم ندارم ازش اما وقتی میبینم دخترم ب چشمای اون نگاه میکنه و اون بهش توجهی بهش نمیکنه واقعا ناراحت میشم
اونجا اعتراض کنم میگن دنبال حرفی ب همسرم میگم بیشتر ناراحت میشم چون میگه بچه نمیفهمه براش مهم نیس مامانم فرشته اس فقط گول خورده
شوهر منم دقیقا همینه قلقشو میدونم اگه به روش بیارم فقط طرف مادرشو میگیره اما اگه حرفی نزنم خودش ایراده مادرشو به روم میاره .مردا اخلاقای مادرشونو میدونن فقط نمی‌خوان از زبون کسی بشنون براشون بعدن عقده میشه .منم بی احترامی زیاد دیدم حتی یه مدتم قطع رابطه بودیم ولی کسی که آخرش بده میشه خودتی .فقط تا میتونی رفت و آمدتو خیلی کم کن .من هر سه ماه میرم خونه ی مادرش .یعنی هر هفته هر کدوم جداگونه میریم به مادرامون سر میزنیم هر سه ماه هم با هم
اتفاقا همسر منو اصلا دوس نداره
دوس داشتن ب حرفه یا ب عمل ؟
ناراحتی همسز من براش هیچ اهمیتی نداره هیچیا
مثلا میگه زندگی فلانی سخته میگم زندگی همه سخته میگه مگه نمیدونستین گرونیه چرا ازدواج کردین میدونستین پس خفه
درحالیکه من زبون نداشتم بگم مگه فلانی هم نمیدومس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز