دوستان یکی از آشناهام سه سال پیش باردار شد.یه دختر جوونی بود.وسطای بارداری متوجه شدن سرطان داره.
خلاصه نوزادش ل دنیا اومد و سه سالی براش مادری کرد با کلی سختی و درد.
همسرشم واقعا کم نزاشت زارو زندگیشمو داد ک زنش حالش خوب بشه وافعا مرد خوبی هست و خیلی عاشق هم بودن.
الان دخترشون سه سالو نیمشه و همسر این آقا سه روز پیش ب رحمت خدا رفت.
همش یادم میوفته بغضی میشم
دلم برای هر سه تاشون مبسوره.هم خانمه ک حتما لحظه های آخر ب فکر دختر کوچواوش بوده.هم دختره ک طعم مادر داشتنو خبلی زود از دست داد و هم آقاهه ک همه کاری برای زنش عشقش کرد ولی جواب نداد نهایتا خودش موندتنها با دختر کوچولوش تو خونه ای ک با همسرش با کلی عشق ساخته بودن.
میشه ارتون خواهش کنم برای آرامش و شادی روح خانم یه فاتحه و برای آرامش و صبر دل آقا یه صلوات بفرستید💔❤️