من توی یه موضوعی خیلیییی دوست داشتم یه کاری انجام بدم با اینکه چند سری قبلش انجام داده بودم و راضی بودم ولی سری آخر هر جوری میکردم نمیشد آخرش نوشتم بخدا التماس کردم دعا میخوندم و زورکی ازش گرفتم
اینقدر سخت می‌گذشت اون دوران چون به زور یه چیزی گرفته بودم و فهمیده بودم به صلاحم نبوده باورت نمیشه شبا کابوس میدیدم موهام ریزش گرفته بود..
یا مامان بزرگم به زور از خدا یه پسر گرفت(به زور گرفتن با خواستن فرق داره) و الان جوریه که خود مادربزرگم پشیمونه
شما از دیگران مخصوصا مادرت بخواه برات دعا کنه تا حاجت بگیری
منم نمی‌دونم چرا حاجتمو نمی‌گیرم کلی هم دعا و نذر و چله و سفره و مشهد و کربلا و قم و جمکران و امامزاده رفتم
مشکل از منه
اون خدایی که خودش رو مهربان و رحیم معرفی کرده کاش یه نگاه به من بندازه
من که که کافر نیستم
کافرم باشم بازم مخلوق خودشم
کاش نگام کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز