والا بخدا من کلاس اول ابتدایی بودم
مادرم سالاد الویه درست کرده بود منم عاااااشقش
داییم یه قاشق از سهم من برداشت چناااااااااااان دست انداختم زیر سفره رو به هم ریختم که نگو
اون موقع هم کاراته میرفتم پاهام حسابی نرم بود
پریدم هوا زدم تو شیشه شکست شانس آوردم که پام نبرید
وای دختر
اینقدددددددر سلیطه بازی درآوردم مادر بزرگم ایینا سر شام پاشدن رفتن😭😭
یادش میوفتم از خجالت آب میشم 😩😭😭
اونوقت بچهای الان چیزی نمیخورن
ما غذا رو از دهن شیر در میوردیم حال و روزمون اینه
وای به حال دو فردای اینا 😑