یکی بغلت باشه
یه نگرانی یا وابستگی از بیرون خونت داری منم اوایل اینطوری بودم یه برادر دارم بیماره یعنی خودش باعث بیماریش شده همیشه وارد خونم میشدم غمگین ترین زن دنیا میشدم چرخ و فلک چرخید چند سالی با مادرم همسایه شدم به قدری مادرم و برادرم اذیتم کردن الان حالم بهم میخوره از دم در خونه مامانم رد بشم چه برسه برم خونش ولی حال دلم دیگه خوب شده و خونم رو خیلی دوست دارم .
کاشکککیییییی،یعنی میشه😭😭😭😭😭
انشاله همیشه حال دلت خوب باشه عزیزممم
نه دل نگرانی بیرون ندارم ولی این خونه خیلیی کلافم میکنه با جاریم تو ی ساختمونم اونم میگف تا بیرونم حالم خوبه وارد خوتم میشم انگار انرژی ندارم و خسنم و خونه رو دلمه نمیدونم چرا اینجوری هستیم
مرسی عزیزم
حالا شاید علتش اینکه با جاریت یه جا زندگی میکنی بعضی مواقع حتی خود آدم با توجه به شرایط زندگی متوجه نمیشه ولی روح آدم موافق با اون شرایط زندگی نیست و باعث ناراحتی جسمت میشه انشاالله مشکل شما هم حل بشه عزیزم .
پول 😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
3 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز