رکیک ترین فحاشی هارو به من میکنه از کوچکترین سن
یدونه دختر هم هستم
متنفره از من، رفتار به شدت تبعیض آمیز بین منو برادرام داره حتی توی یه غذا کشیدن ساده
حتی از دانشگاه یه زنگ ک بهش میزنم دقیقا اینطوریه: الو بله؟ یعنی زودتر کارتو بگو برو.. داداشم ک زنگ میزنه پشت تلفن میگه الو قربون چشات برم مامانب کجایی؟
پیش پدرم تخریبم میکنع حاضر نیست ریالی پول به من داده بشه
یه کار کوچیکی هم که میکنه برای من همش از ترس پدرمه.
یه یکسالی هست که تا دلتون بخواد حرصش میدم و کوچیکش میکنم و حرفایی که لایقشه بارش میکنم و به شدت زیرآب خودش و خانوادشو پیش پدرم میزنم به تلاقی رفتاراش... دیگه خسته شدم واقعا دلیلی نمیبینم بخوام احترامشو نگه دارم باعث و باانی تمام زجرای عاطفی و روحی منه چون صرفا زاییدتم احترام نمیذارم دیگه بهش.