امروز رفتع بودم بیرون ی پسرع افتاده ب بود دنبال من هی اشاره میکرد شمارع بگیر سیو کن رومو هر سمتی میکردم جلوم سبز میشد یهو گف جون مادرت قسمت میدم من گفتم مزاحم نشو اخرین بارت باشه از ابن قسما میدی گف خب جون بابات قسمت میدم شمارع بگیر😐😐😐😂😂😂خیلی کنه بود ولی قشنگم بود 😐