2777
2789

نمیدونم چیکار کنم 

حس میکنم مادرشوهرم همش فیلم بازی میکنه برا شوهرم

زیادی نگرانشه زیادی دوربرشه مثلا الان ک مریضع هر شب میااااد خونمون

هی از خودشم تعریف میکنع

و من بدم میاد میبینمش بدم میاد

شوهرم خیلی از دستم نارحتهه میگه همیشه بدی های همه رو میبینی هیچوقت خوبی هارو نمیبینی

دلمم ب حالش میسوزه

من همش عصبی و نارحتم همش فک میکنم مادشوهرم با تعنه حرف میزنه و وقتی میاد خونمون  دور بر شوهرم هی میاد و براش چیز درست میکنه  میاره 

حوصلشووو ندارم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شاید ذهنت منفی شده باشه

میتونی تمرینش بدی

مثلا هر دفعه کسی رو‌میبینی

سعی کن حتی به زور هم که شده ده تا از صفات خوب طرف رو‌ بنویسی

حتی کسایی که ازشون متنفری

بعد از چند بار تکرار ،کم کم خوبی های آدمها رو راحت تر‌میتونی ببینی و اینطوری ذهنت بالانس میشه

عزیزم ی مدت رو خودت کار کن سعی کن مثبت فکر کنی این جوری ب اونا ک چیزی نمیشه خودت فقط اذیت میشی ب خودت بگو بخاطر همسرم ب مادرش احترام می‌زارم و ارزش قائل باش منم ی مدت این جوری بودم خیلی اذیت میشدم خدازوشکر خوب شدم اونم مادره بچش دوست داره کنار بیا و فکرهای بد و منفی بزار کنار

گوزل اسم به ترکی یعنی زیبا قشنگ عالی ظریف 🤤💜

منم اوایل اینجور بودم بعدا دیدم خودم ضربه خوردم اتفاقا با سیاست باش با زبون پیش شوهرت خوبیاشو نگو ها ولی بد هم نگو سعی کن تو خونه یجوری فضا ایجاد کنی اصلا نتونه زیاد خوبی خودشو بگه 

زیاد تاپیک مادرشوهر خوندی ، ذهنت مسموم شده . خوب بچشه ، عاشقشه ، ممکنه زیاده روی کنه ولی معنیش این نیست که با شما دشمنه یا میخواد شما رو خراب کنه یا از شوهرت دور کنه که بخوای عصبی بشی 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
اگر هم دوس نداری انقدر بیادبه شوهرت بگو مامانت جتما براش سخته بیاد خونمونبگو خونه خودش بمونه ما میری ...

نه میاد چیکار کنم هی میااد هر شب البته ماهم تاقتمون سر میره اون میاد خیلی خوبه

اره بخدااا خیلییی ذهنم منفی شده و خودم دارم زجر میکشم

همین کارو کن منم بودم ولی با این تمرینا خیلی بهتر شدم

و به این فکر کن که اونم مادرشه اونم براش زحمت کشیده حالا وقتشه که کمی برداشت کنه

خودت رو بزار جاش

با هودت بگو دلم براش میسوزه بنده خدا حتما کمبود داره که از خودش انقدر تعریف میکنه

و به نیت خیر نگاه کن با خودت بگو تشنه ی توجه هست

عیب نداره من کمی بهش توجه میدم که از نظر روحی کمی ارضا بشه

مثل کمک مالی که به نیازمند میکنی

با چند تا تکنیک راحت میتونی ذهنت رو‌آروم کنی

فقط کافیه هروز تکرارشوت کنی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز