فکر کردم دستتو کشیده پرتت کرده رو مبل و مثل فیلم ترکی ها اومده ماچ بارونت کرده ولی اومدم تو تایپک بقیشو خوندم متاسف شدم دست بزن داره از همین اول ترکش بده وگرنه هیچی نگی عادت میکنه
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
آخی عزیزم عطر تلخش حال و حوات و دگرگون نکرد رژت با رنگ چشمات هارمونی نداشت یهویی چشمش به خط س.ی.ن.ت نخورد نفس عمیق بکشه و چشماش و ببندهدو دستاش مشت بشه .....
بیا برو بچه سر درس و مشقت فردا مدرسه داری
عجز نبود از قدر ورگر بود***جاهلی از عجز بدتر بود.اللهم عجل لولیک الفرج🌿💔اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💗🌺
سن ام رو زدم ۶۰ سال چون به اندازه یه پیرمرد ۶۰ساله سختی و درد کشیدم ، از هیچکدوم تون نمیگذرم همتون خون به دلم کردید همونطور که پدر مادر باید از من راضی باشن منم باید راضی باشم ، خدایا از تو هم نمیگذرم .. هیچکدومتون !
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی