جدیدا تو مدرسه یاد بابابزرگم میفتم که ۳۵ سال پیش فوت کردن و من هیچوقت ندیدمشون و حسرت داشتن یه بابابزرگ خوب از همون بچگی به دلم مونده😭
وقتی یاد بابابزرگم میفتم بغض خفم میکنه ولی گریم نمیگیره و خیلی اذیتم میکنه
ببخشید عزیزم ولی فکر کن خدایی نکرده اتفاقی برای خانوادت افتاده
مداد کن تو چشت، حالا حتما باید گریت بگیره
براشون صدقه بدید
قرآن بخونید
و قدر پدر و مادرتو بدون
دلم آغوش بابابزرگم رو میخواد
دلم میخواد بهش زنگ بزنم صداش رو بشنوم
دلم میخواد برم پیشش و یه دل سیر نگاهش کنم
ولی حیف که زیر خاک آنتن نمیده و قبرش هم تو شهرستانه
وقتی دوستم داشت درمورد مهربونی های بابابزرگش میگفت دلم میخواست بمیرم
اصلا وقتی بابابزرگم فوت کرد مامانبزرگم افسرده شد و گوشه نشین شد هنوز هم خوب نشده بدتر هم شده
دایی بزرگم افسرده شده
منم که اینجور
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز