ماه بعد ۱۰۰ م قرعمون در میاد من بهش میگم طلا بخریم مادر شوهرم میگه پول قرعه برادر شوهرتم بزاریم روش زمین بخریم حالا محلشون داغون این قصد داره ما تا آخر عمر آویزون این باشیم ما طبقه بالاشون خودمون با پول وام ساختیم یه هزار تومنی کمک نکردن تازه کمک هم کردن مثل کارگر پول گرفتن حالا برگشته دیروز میگه اینجا رو بفروشید ب پس.ر دیگم شما با پولش برید اون خونه ای که ب اسم تو زده بابات ( منو میگه) بسازید الآنم میگه برم ببینم اینجا زمین متری چنده با هم بخرید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.