نه تو شرایط وحشتناکی بودم دوست پسر چندین سالم یعنی عشق ناکامم که همونم دانشجو بود تو فرجه های امتحانات ترم آخر که جفتمون سال اخرمون بود و دانشگاهو تموم میکردیم سر یه حادثه. فوت کرد و من خیلی بدحال بودم و میخواستم حذف ترم کنم دوستای مشترکمون رفتن با رییس دانشگاهم صحبت کردن که منو منصرف کنه از حذف ترم چون میگفتن حیفه و .... منم بخاطر رییسم که استادمم میشد قبول کردم امتحانارو شرکت کنم و چون تمرکز نداشتم رو درسها یکی از پسرا واسم ریتالین فرستاد ...۲تاخوردم دیدم. اثر نداره انداختمش هرچند رییس دانشکده با تمام اساتید صحبت کرد و شرایطمو گفت و همه بهم نمره دادن ..