انقدر که الان مساله نجاتت از این مرد روانی مهمه مساله بکارت اصلا مطرح نیست در مقابلش، خودت رو حتما نجات بده و نگران این نباش که بخاطر بکارت بمونی باهاش
الانم خیلی ها هستن که این مساله براشون مهم نیست
اگه میتونی مهاجرت کن با یه خارجی ازدواج کن که اصلا به این چیزا اهمیت ندن.نظر من هم صداقته .ارزش تو بالاتر از اینه که بخوای با دروغ ازدواج کنی
من کلا موضوعم اینه که از کاری کردم شرم زیادی دارم و کلا نمیدونم میتونم تو صورت مرد دیگه ای نگاه کنم وقتی همچین رابطه ای داشتم یا نه گاهی اوقات بخودم میگم اگه عقد میکردم شاید بهتر بود ولی اون موقع هم این روانی ولم نمی‌کرد
دیگه خودت رو اینقدر بی ارزش نکن عزیزم!! الان چون تازه زخم خوردی از این آدم این حس رو داری زمان که بگذره میبینی که درست نیست سر این مسئله اینقدر ارزشت رو بیاری پایین، تلاش کن واسه زندگیت و عزت نفس داشته باش انشالله که خدا هم کمکت میکنه
هر ازدواجی باید با اذن پدر باشه تا شرعا صحیح باشه مگر پدر در قید حیات نباشه و جد پدری هم همینطور اما در کل همینکه طرفین ولو به فارسی گفتن اعلام رضایت کنن برای باهم بودن و رابطه شرعا مشکلی نداره البته اون شرط اذن پدر به قوت خودش باقیه
عزیزم
به خودت فرصت بده
شما بخاطر رفتارهای سمی این مرد این همه نگرانی و از قضاوت شدن میترسی و خودت رو زیر سوال میبری
یه مدت به خودت فرصت بده
از این ادم و فضای منفی دور شو، بعد می بینی اونقدرام شرایط حادی نداری، تو جامعه الان خیلی ها روابط ازاد دارن
و روشن فکرانه تر به این مسایل نگاه میکنن
شما هم در حال محرمیت رابطه داشتی و هییییییچ گناهی نکردی
اشتباه چرا اما گناه اصلا
بگردمت درکت میکنم چی میگی احساسات منم مث توئه و دوست دارم خیلی خالصانه و صادق باشم با پارتنرم
ولی زندگی همیشه اونجوری که ما میخوایم پیش نمیره
سعی کن با احساساتت کنار بیای و به دنبال مردی باشی که بفهمتت
این فرد هنوز سایش تو زندگیم هست و من هی متزلزل میشم با خودم میگم شاید بخاطر این اشتباهی کردم باید باهاش عقد کنم و حس کردم کلا دوستام که یکیشون فهمید بهم نگاه بد گرفت یطوری شدم از خودم خیلی بدم اومد 😔
