دیروز رسیدیم بندر امروز سوار اتوبوس بودیم کنار یه پیر زنه نشسته بودم بهم گفت اهل کجایی گفتم تهران
گفت شوهر داره گفتم آره
گفت بچه داری گفتم اره یه دختر ۱ ساله
گفت من چندتا پیرهن از تو بیشتر پاره کردم تجربم بالاتر از توعه اما از چهرت معلومه حامله ای
حالا منم حرص دارم میخورم اخه از چهره مادر من؟!!!؟؟؟؟؟؟؟
میگم مادر جان مشکوک به بارداری بودم ازمایش دادم گفت منفیه مطمئنم نیستم
یعنی نیم ساعت تمام میگه حامله ای منم میگم نیستم
آخر سر من کوتاه اومدم میگم باشه مادر جان رفتم تهران دوباره آزمایش میدم
خدایا صبر بده
الان من بیام به تو بگم حامله ای از قیافت فهمیدم بهم نمیگی یچی کم داری؟!
منو صد د صد میگی شانس ندارم ک